خشکرود شهری است در بخش مرکزی شهرستان زرندیه در استان مرکزی کشور ایران. … این شهر در سال ۱۳۸۶ هیئت دولت ایران از روستا به شهر تبدیل شد و جمعیت آن در سال ۲۰۱۲، ۶۲۵۳ تفر بوده است.
برچسبها:
نيموَر يا نيمهور شهري تاريخي است که در بخش مرکزي شهرستان محلات استان مرکزي ايران قرار دارد. نيمور در 250 کيلومتري جنوب تهران و مابين راه مواصلاتي شهرهاي دليجان و محلات قرار گرفته است. قدمت نيمور به دوران ساسانيان و اشکانيان باز ميگردد. شواهد و مدارکي نيز با قدمتي که به 2,300 سال قبل از ميلاد مسيح باز ميگردد نيز در اين منطقه کشف شدهاست.اين شهر داراي آثار تاريخي متعدد و کوههاي سنگي داراي معادن سنگ غني تراورتن، فلوئورين و سنگهاي تزييني است. اين شهر 5,731 نفر جمعيت دارد.
وجه تسميه
درباره علت نامگذاري اين منطقه اختلاف است. به عقيده برخي، نام اين شهر در دوران اشکانيان، آورد به معناي ميدان جنگ بودهاست. پس از پايان جنگهاي اشکانيان به علت خاموش شدن شعله جنگ به نيم آورد تغيير نام پيدا کرده و اکنون پس از گذشت زمان به نيمور تبديل شدهاست.
البته نظريه ديگر درباره نامگذاري اين شهر اين است که اين شهر توسط يکي از امراي کيانيان به نام هماي دختر بهمن ساخته شده که لقب او نيمور بودهاست.
همچنين از اين شهر در کتب تاريخي به نامهاي ممنور، نيسور، تيمور نيز ياد شدهاست.
گويش
بيشتر مردم اين شهر به زبان فارسي صحبت ميکنند. زبان راجي نيز در بخشهايي از منطقه استفاده ميشود که ريشه واژههاي آن از زبان مادي است.
جغرافيا
نيمور 250 کيلومتري جنوبغربي تهران قرار دارد. اين شهر در مسير جاده شهرستانهاي محلات به دليجان و در 10 کيلومتري شهر محلات قرار گرفتهاست.
محلهها
اين شهر از زمان پيشينيان داراي هفت محله اصلي به نامهاي پانخل، پاچنار، کوچه بالاکوه، دروازه، در آبانبار، کوچه قرچهقينيها و کوچه درحمام بودهاست. البته امروزه با گسترش شهر، محلههاي جديدي به نام خيابانهاي اصلي شهر و همچنين محلههاي مثل چهل دستگاه و شاجوب نيز پايه گذاري شدهاست.
جمعيت
بر طبق سرشماري سال 1385 مرکز ملي آمار ايران، تعداد 1580 خانوار در اين شهر زندگي ميکنند که جمعيتي بالغ بر 5731 را شامل ميشوند.
از اين مقدار 2886 نفر مرد و 2845 نفر زن هستند. همچنين نسبت جمعيت باسواد شهر 4286 و بي سواد 945 نفر است.
آداب و رسوم
با توجه به قدمت بسيار زياد اين شهر، مردم اين منطقه داراي آداب و رسوم ويژه به خود هستند.
نيمور امروز براي خود شهري است، اما از آنجا که همه شهرهاي امروز ما در حال تبديل به قالبي يک شکل يک قوارهاند… و هميشه نيز از هويت غني فرهنگي بدور ميافتند… دوست تر دارم نيمور را به سياق سنتي، قصبهاي بزرگ بنامم، چرا که هنوز چه در ساخت و مورفولوژي آن، چه ارزشها و هنجارهاي مردماناش، چه در توليد کشاورزي و باغداري پر رونقش و چه در تأسيسات کهن آبياري، جوي روبي شگفت آور، جشن آب (جشن پايان لايروبي) و بيل گرداني پهلوانانه و باستانياش، رگهها و رنگ و بويي از هويت فرهنگ بومي ميتوان يافت.
آبرساني و لايروبي
تصويري قديمي از مراسم لايروبي مردم نيموراز آنجا که اين منطقه آب و هوايي گرم و نيمه کويري دارد، آب به عنوان عنصر اساسي براي کشاورزي در اين منطقه مطرح است. فردي که به او ميرنهر يا ميراب گفته ميشود، مسئول تقسيم آب نهرهاي منشعب از رودخانه لعل بار ميان اراضي کشاورزي است.
روش تقسيم آب، طبق اسناد بسيار قديمي روستا که به سند مادر معروف است تعيين ميگردد. از اسناد آب هميشه سه نسخه در سه مکان مختلف، تهيه و نگهداري ميشود تا امکان هيچ نوع دخل و تصرف در آن نباشد و مفقود نشود.طبق اين سند، هر روز به 24 قسمت تقسيم شده و به هر کدام از کشاورزان به اندازه وسعت زمين زراعي و ميزان نياز به آب، به صورت تصادفي يک ساعت خاص در روز و در هفته تعلق ميگيرد که به صورت چرخشي تغيير ميکند.
هر سال در مواقعي که گل و لاي مسير رودخانه لعلبار را مسدود ميکند و يا در اواخر اسفند ماه و اوايل فصل بهار که رشد گياهان و علفهاي هرز باعث سختي آبرساني به مزارع اين شهر ميشود، با تصميم بزرگان شهر و اعلام همگاني دستيار ميرآّب، مردم در مسجد جامع جمع شده و از آنجا به دشتها و زمينهاي کشاورزي ميروند و با کمک يکديگر به پاکسازي حريم جوي ميپردازند. کشاورزاني که در مراسم لايروبي شرکت نميکردند، برايشان جريمه در نظر گرفته ميشده تا اين انسجام و نظم دقيق حفظ شود.
سپس بعد از اتمام کار، همگي به برپايي جشن آب در ميدان روستا ميپردازند.در اين مراسم، کشاورزان روستا به صورت ارتشي مجهز به بيل به رژه نمايشي ميپردازد.اين جشن مخصوص اهالي که به صورت طنز و هجو برگزار ميشود،همراه با نواي سرنا و سنج در برابر زنان روستا و ارباب روستا اجرا ميشده است.
امروزه در نيمور ديگر اين مراسم با اين کيفيت برگزار نميشود، زيرا کف نهر در سالهاي اخير بتون شدهاست و ديگر لايروبي سالانهاي در کار نيست.امروزه اين مراسم فقط در مواقعي که رشد گياهان مانع آبرساني شود انجام ميشود.
بيلگرداني
اين آيين به عنوان نمادي براي تشکر از آناهيتا الهه آب بوده که از زمان زرتشتيان در اين شهر باقي ماندهاست.آيين بيلگرداني که به طور سنتي در ابتداي فصل بهار و ايام نوروز انجام ميگيرد، از آيين و سنن اين شهر تاريخي است که نزديک به 2000 سال قدمت دارد.بعد از انجام لايروبي، هنگامي که آب به نخستين پخشگاه آب (وارگو) ميرسد مردم جشن بزرگي که يادگار سنتهاي پهلواني است بر پا ميکنند. شرکت کنندگان در اين آيين بعد از مراسم مخصوص رژه لايروبان، دو دسته بيل را که با طنابي به هم متصل شده به نحوي دور سر خود بچرخاند که اين دو دسته به هم برخورد نکند و ورزشکار هم بتواند تعادل خود را حفظ کند. داور اين مسابقه تماشاگران هستند که با تشويقهاي و يا هو کردن فرد پيروز را مشخص ميکنند.
نخل برداري
در ماه محرم مردم اين شهر که عمدتا شيعه هستند اقدام به برپايي عزاداري ميکنند. در عصر روز عاشورا و با حضور عزاداران، مراسم نخل برداري و تعزيه خواني برگزار ميشود. اين نخل نشانه تابوت حسين پسر علي است و قدمت آن به دوران صفويه باز ميگردد.
جيغون
از ديرباز در اين شهر کساني بودند که اخبار هر روزه را از روي پشت بام و با صداي بلند به اطلاع مردم ميرسانند. اين اخبار شامل، مرگ اهالي شهر، برگزاري مراسم و نظير اينها بودهاست. به اين افراد، «جيغون» ميگويند. يعني کسي که با جيغ و با صداي بلند اخبار را به اطلاع مردم ميرساند.
مناطق باستاني
ستونهاي تاريخي خورهه بازمانده از آتشکده خورهه. اين عکس در جريان سفر ناصرالدين شاه قاجار به نيمور گرفته شدهاست
بازماندههاي بناي آتشکده آتشکوه عليرغم تبديل روستاي نيمور به شهر نيمور، هنوز قسمتهاي شمالي اين شهر بافت قديمي خود را حفظ کردهاند. خانهها، مسجد جامع قديمي، حمام عمومي و … نمونههايي هستند که از خشت و گل ساخته شدهاند و هنوز پابرجا هستند. در کتاب مختصرالبلدان مربوط به حدود 290 هجري قمري در باره زيبايي بناهاي خشت و گلي نيمور آمدهاست:
« هيچ بنايي از خشت و گل، خوش منظرتر از بناي نيمور روستايي از اصفهان نيست و در اين بنا تصويرها و اخبار و پندهاي شگفت انگيزي است.»
وجود سنگ نگارههايي بر روي صخرهها و سنگها در منطقه تيمره که قدمت بعضي به 2300 سال قبل از ميلاد مسيح نيز ميرسد، گواه قدمت بسيار زياد اين منطقهاست. مجموعه شگفت انگير سنگ نگارههاي تيمره، شامل هزاران تک نگاره، چند نگاره، تابلوهاي پر نگاره، يک کتيبه پهلوي، چند کتيبه عربي و فارسي و بسياري علايم و نشانههاي نمادين است.همچنين وجود بناهاي تاريخي مربوط به دورههاي ساسانيان بيانگر قدمت و عظمت تاريخي اين منطقهاست.
از مهمترين بناهاي داخل شهر ميتوان به قلعه جمشيدي منتصب به جمشيد پيشدادي، قلعه نايبي، مسجد جامع شهر منتصب به دوران صفويه و ستونهاي تاريخي ميل ميلونه اشاره کرد.
همچنين از مهمترين بناهاي خارج شهر نيز ميتوان به سنگنبشته خورهه و آتشکده آتشکوه اشاره کرد که در 10 کيلومتري شهر و در دامنه کوه آتشکوه قرار دارد . آندره گدار در کتاب آثار ايران درباره بناي آتشکده آتشکوه گفتهاست:
«ترکيب اين بنا به نظر عجيب ميرسد. شبستان بزرگ گنبددار خيلي بازي وجود دارد که گنبد آن بر پايههايي با ستونهاي جاسازي شده در ديوار نهاده شدهاست.»
در گذشته قبرستاني در کنار شهر وجود داشته که معروف به قبرستان بيتالمقدس بودهاست. باستانشناسان در اين قبرستان اکتشافاتي انجام دادهاند و ظروف سفالي متعلق به قرون گذشته در آن کشف گرديدهاست.
برچسبها:
پَرَندَک از شهرهای استان مرکزی ایران است. این شهر در بخش مرکزی شهرستان زرندیه در مسیر آزادراه تهران–ساوه و راهآهن تهران–جنوب قرار گرفته است.
جمعیت این شهر در سال ۱۳۸۵، برابر با ۶٫۱۸۸ نفر بوده است.
رودخانه شور از نزدیکی جنوب این شهر میگذرد و در اطراف آن ناحیه صنعتی پرندک قرار دارد. شهرک صنعتی پرندک بیش از ۱۲۰ واحد صنعتی دارد.
به هنگام احداث راه آهن تهران – جنوب ایستگاه پرندک در مجاورت روستای رحیم آباد احداث گردید و به همین دلیل این روستا بعدها به پرندک مشهور گشت و با افزایش جمعیت و تبدیل شدن این روستا به شهر به تصویب فرهنگستان رسماً نام پرندک به آن اطلاق شد. لغتنامه دهخدا واژه پرندک را «پشته و کوه کوچک در میان دشت» معنی میکند.
برچسبها:
غَرقآباد شهري است در شهرستان ساوه استان مرکزي ايران. غرقآباد در بخش نوبران اين شهرستان و در مسير جاده همدان به ساوه قرار دارد.
غرقآباد در فاصله 55 کيلومتري جاده ساوه به همدان واقع شده وداراي آب وهوايي معتدل و مطبوع است.اين شهر کوچک بعد از انقلاب اسلامي از نظر تقسيمات سياسي از روستا به شهر تبديل شدو به لحاظ اينکه در انتهاي استان مرکزي به سمت غرب واقع شده همواره بدان کمتوجهي شدهاست. غرق آباد با توجه به شرايط مناسب اقليمي وجغرافيايي خود مانند قابليتهاي خوب کشاورزي، داشتن زمينهاي مناسب براي احداث کارگاههاو کارخانههاي توليدي، واقع شدن در مسير جاده ترانزيتي ومرکزيت روستاهاي مجاورو همچنين وجود نيروي انساني جوان از پتانسيلهاي بالاي رشد و توسعه برخوردار است.
جمعیت : 4503
کد تلفن : 256
برچسبها:
ساوه از شهرهاي استان مرکزي در کشور ايران است. جمعيت اين شهر بر پايه آمار نفوس ومسکن سال 85 برابر با 179,009 نفر است.
ساوه شهري کهن است که نام آن در پارسي ميانه ساوگ بوده است.زبان مردم ساوه فارسي است.
پيشينه تاريخي
ساوه يکي از شهرهاي باستاني ايران به شمار ميرود.اين شهر در دوران گذشته در برخورد کلانترين راههاي کارواني ميان ري باستان، همدان، اصفهان، قزوين، زنجان، قم و کاشان قرار داشته و در روزگار پارتيان يکي از خانمانهاي مهم ميان راهي بوده و در سده 7 (پيش از ميلاد)يکي از دژهاو خانمانهاي سرزمين ماد به شمار ميرفته و زيست همگاني در اين بخش از ايران از پيشينه و ديرينگي بسيار برخوردار است و از ديد زمينشناسي از آن دوران سوم وچهارم زمينشناسي ميباشد.ساوه نخست از توابع ميدان بوده و بعد بخشي از ري بزرگ شده و به سبب نزديکي با ميانههاي نيرومند برخي دودمان و پادشاهان بر ايران گذشته از اين که همواره از ارزش ويژهاي برخوردار بوده دارائي و چمنزارهاي آن نيز از ديرباز جاي توجه دودمانها بوده و روي همين پايه فرمانروايان آن اغلب از ميان دولتمردان بنام برگزيده شدهاند بعد از ساسانيان حکومت سامانيان و ال بويه و سپس سلجوقي بر اين سرزمين دست داشتند.
ساوه در جريان حمله مغول در قرن هفتم هجري صدمه و آسيب فراوان ديد، مغولان شهر را ويران كردند و ساكنان آن را از دم تيغ گذراندند. کتابخانههاي بزرگ و موزههاي ساوه طعمه حريق شد وکتابها و ابزار دانشي کتابخانه و دانشوران نابود شدند.
ساوه از دير باز محل برخوردهاي نظامي ايران بوده در دوره مغول نيز گذرگاه جهانگردان بيگانه شد مار کوپولوي و نيزي و بسياري از پيامبران و مبلغان آئيني، بازرگانان، و ايلچيان در گزارشها و نوشتههاي خود از ساوه ياد کردهاند. پي آمد حمله مغول کاهش شديد مردم ساوه بوده که کاهش زياد ماندگاران روستايي و ويران شدن دستگاههاي آبياري موجب افت شديد کشاورزي در سرزمين ساوه شد. در دوره صفويه که آئين شيعه آئين رسمي کشور شد منطقه ساوه در دوره ياد شده جزو زمينگاه علي شکر بود در سال 908 با چيرگي صفويه بر پادشاه مراد عثماني همدان که والي نشين زمينگاه ياد شده بود بدست قزلباشها افتاد. در روزگار صفويه مردم ساوه از تيرههاي گوناگون بودند و زبان و آداب و روسوم آنان نيز طبعا با هم فرق داشت. ولي بيشتر مردم از همان گذشته پارسي زبان با گويش محلي بودند تا به امروز هم ادامه دارد.
نام ساوه
براي ساوه معاني چندي آورده اند:
ساوه بر وزن، کاوه نام پهلواني است ايراني که در جنگ رستم کشته شده او را ساوه شاه هم ميگفتند.
ساوه تغييريافته واژه سهآبه به معناي مكاني با سه رودخانه خوانده شده است.
ساوه در زبان فارسي به معناي خردهطلا است، نام بخشهايي مانند زرند، گواه كاربرد اين معني براي منطقه ساوه است.
نام شهري است نامدار در عراق عجم، گويند درياچهاي در آن جا بود که هر سال يک کسي را در آن غرق ميکردند تا از سيلاب ايمن ميبودند و در شب ولادت سرور کاينات آن درياچه خشک شد.
در زمان ساسانيان زمين به هفت کشور تقسيم ميشده از اين قرار ارزه، ساوه، فردوفش، وروگرست و ..
آثار تاريخي
نظر به اينکه ساوه يکي از شهرستانهاي باستاني ايران زمين است لذا آثار باستاني آن نسبتا زياد ميبوده تا اينکه در حمله مغول و بعد به دست سپاهيان تيمور لنگ اکثر آنها منهدم گرديد.
1- مناره مسجد ميدان قدمت تاريخي453 ه.ق
2- مسجد جامع قدمت تاريخي دوره سلجوقي
3- مناره مسجد جامع قدمت تاريخي 504 ه.ق
4- امام زاده سيد اسحاق(پسرامام موسي کاضم(ع)و برادر امام رضا(ع)) قدمت تاريخي 676 ه.ق
5- بند شاه عباس قدمت تاريخي قرن هفتم ه.ق
6- بقعه امامزاده سيد حمزه قدمت تاريخي دوره صفويه
7- بقعه امامزاده فضل بن سليمان قدمت تاريخي دوره سلجوقي
8- آرامگاه فاطمه بنت شجاع قدمت تاريخي دوره صفوي
9- بقعه پيغمبر اشموييل قدمت تاريخي قرن هشتم ه.ق
10- امامزاده سيد هارون قدمت تاريخي قرن هفتم ه.ق
11- امامزاده يونس قدمت تاريخي اواخر قرن نهم
12- مسجد بازار شهر ساوه قدمت تاريخي دوره زنديه
13- بقعه امامزاده اسماييل قدمت تاريخي دوره صفويه
14- بقعه امامزاده نوح بن موسي بن جعفر قدمت تاريخي دوره صفويه
15- بقعه يعه امامزاده سيد منصور بن موسي بن جعفر قدمت تاريخي دوره صفويه
16- حمام کلبعليخان قدمت تاريخي دوره زنديه
17- کاروانسراي عبدالغفار قدمت تاريخي دوره زنديه
18- کاروانسراي خشک رود وهجب قدمت تاريخي دوره صفويه
برچسبها:
شهرستان سرایان در شمال غربی استان خراسان جنوبی واقع است. شهرستان سرایان از غرب به شهرستان فردوس، از شمال به بخش کاخک شهرستان گناباد، از شرق به بخش سده شهرستان قائنات، از جنوب و جنوب شرق به بخش خوسف شهرستان بیرجند و از جنوب غربی به بخش دیهوک شهرستان طبس محدود میشود.اين شهرستان تا سال ۱۳۸۴، جزء بخشهای سهگانه شهرستان فردوس بود كه در اين سال به صورت شهرستان مستقل درآمد و به استان خراسان جنوبی ملحق شد.شهر سرایان، مركز شهرستان سرایان، در ۵۸ درجه و ۳۱ دقیقه طول شرقی و ۳۳ درجه و۵۱ دقیقه عرض شمالی، در ۱۶۰ کیلومتری مرکز استان (شهر بیرجند) و در دشتی هموار در حاشیه کویر و در دامنه جنوب غربی رشته کوه زابری معروف به شتران قرار دارد.این شهرستان در حال حاضر دارای دو بخش مرکزی و سهقلعه، ۴ دهستان و ۳ نقطه شهری (سرایان، آیسک و سه قلعه) بوده و جمعیت آن طبق سرشماری سال ۱۳۸۵، برابر با ۳۵٬۴۵۹ نفر میباشد. از این میزان جمعیت، ۲۱٬۹۴۰ نفر در مناطق شهری و ۱۳٬۴۹۸ نفر در مناطق روستایی ساکن میباشند
آب و هوای این شهرستان نسبتاً معتدل و دارای زمستانهای سرد وتابستانهای خشک میباشد.
پيشينه تاريـخي
آنچه از بررسی های باستان شناسی منطقه بدست آمده حاکی از آن است که سابقه استقرار جوامع پیش از تاریخ در حوالی آیسک به هزاره های چهارم و سوم پیش از میلاد می رسد. همچنین سابقه ی تاریخی سرایان به دوران قبل از اسلام بر می گردد. سد تاریخی ( زو ) از یادگارهای باقی مانده از این دوران است. در دوره اسلامی، این منطقه بخشی از ایالت قهستان بوده که در همان نخستین سالهای حمله اعراب به تصرف سپاه اسلام در آمد . ابن اثیر در ذیل وقایع سال 31 هجری از احنف بن قیس یاد می کند که از راه طبس وارد خراسان شد. در منابع جغرافیایی قرون اولیه اسلامی، اسمی از سرایان به میان نیامده اما بررسی های باستان شناسی منطقه وجود تپه ها و محوطه های مربوط به دوره سلجوقی را در این شهرستان تأیید می کند و با عنایت به بالا گرفتن نهضت اسماعیلیان در این دوره و در اختیار گرفتن قلعه های قهستان و از جمله قلعه قلاع سرایان می توان گفت که این منطقه در دوره سلجوقی یعنی قرن پنجم و ششم هجری از رونق و آبادانی برخوردار بوده است. خصوصاً اینکه تپه های مربوط به دوره سلجوقی شهرستان سرایان تا این تاریخ در محدوده خراسان جنوبی از آثار شاخص و منحصر به فرد مي باشند. در بررسي باستان شناسي شهرستان سرايان که از سوي اداره کل ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري خراسان جنوبي صورت گرفته در مجموع 54 اثر تاریخی شامل : بنا، محوطه، غار، تپه های تاریخی و درختان کهنسال در این شهرستان شناسایی شده که قدمت آثار مذکور در محدوده ای زمانی از دوران تاریخی ( قبل از اسلام) تا قاجاريه را در بر می گیرد.
برچسبها:
شهر اسدیه مرکز شهرستان مرزی درمیان در شرق استان خراسان جنوبی و در فاصله 95کیلومتری بیرجند(مرکز استان)واقع شده و مردمان سخت کوش وبا صفایش اعم از شیعه وسنی سالیان متمادی منسجم و یکدل در کمال صفا و صمیمیت در کنار هم زندگی کرده اند
. گرچه پیشینه سکونت و زندگی در این شهر به هشتاد سال پیش بر می گردد و توسعه شهر اسدیه (اسدآباد سابق)از حدود سال 1340 یعنی همزمان با احداث و راه اندازی کارخانه قند قهستان و فعالیت و سکونت خیل عظیمی از متخصصان و کارگران در این آبادی شروع شد و بهره برداری از کارخانه قند زمینه ساز تحولی اقتصادی در منطقه و جذب مهاجرین بسیار به این محل گردید با انتقال مرکزیت بخش از روستای درمیان به اسدآباد و استقرار ادارات دولتی پیشرفت اسدآباد وارد مرحله دیگری گردید رشد جمعیت ، افزایش ساخت وسازها، مرکزیت اداری و جغرافیائی بر این شد تا در سال 1376 روستای اسدآباد به شهر ارتقاء و شهرداری فعا لیت خود را آغاز نماید و شهر جدید بنام اسدیه با امکانات محدود شهرداری مراحل پیشرفت،عمران و آبادانی را به سرعت طی نمود تا اینکه در سال1384 بر اساس مصوبه هیئت محترم وزیران به شهرستان ارتقاء پیدا کرد و بعنوان مرکز شهرستان درمیان بر قطار پیشرفت سوار گردید و با استقرار ادارات و نهادها و مهاجرت اقشار مختلف مردم به این شهر دستخوش تحولات چشمگیری در عرصه عمران و آبادانی گردید .
برچسبها:
قلعه گمشدهباید به جنوب غربی دره شهر ایلام سفر کنید و پا به راه ارتفاعات صخره ای این شهر شوید تا بتوانید یکی از قدیمی ترین قلعه های ایلام را ببینید. قلعه ای به نام سه کسان که جایی در حدفاصل ارتفاعات کبیر کوه و دشت دره شهر قرار گرفته است و لا به لای صخره های صعب العبور این ارتفاعات، گم شده است.
مردم محلی قلعه سه کسان را با نام های سه کسون یا سکه سون می شناسند. قلعه ای که یکی از بزرگترین قلعه های دوره ساسانی اسلامی بوده و آنقدر دسترسی به آن سخت است که شاید کمتر گردشگری تاب بیاورد ارتفاعات بلند این منطقه را طی کند و زیر طاق این قلعه نفس تازه کند. با این حال، سه کسان از روزگاری که ساسانیان بر ایران حکومت می کردند و تصمیم گرفتند برای دفاع از مناطق نظامی شان این دژ را بنا کنند، تا امروز پابرجا مانده است.
قلعه سه کسان از نظر مهندسی ساخت یكی از شاهكارهای دوره ساسانی و بعد از آن است. در ساخت این بنا از قلوه سنگ و گچ استفاده شده و معماران این قلعه برای آن که دیوارهای بنا غیر قابل دسترسی باشد، آنها را روی صخره ها بنا کرده اند و حتی آب انبارهای آن را هم در دل صخره ها کنده اند. این قلعه 360 درجه به اطراف دید دارد و در واقع بهترین نوع یک بنای نظامی است که موقعیت آن هر راهی را برای فتح توسط دشمنان می بندد.
هر چند که عده ای معتقدند قلعه سه کسان در دوره حسن صبا روزگار پر رونقی داشته و به عنوان دانشکده نظامی مورد استفاده قرار می گرفته است اما عده ای هم معتقدند که قلعه سه کسان به احتمال زیاد ضراب خانه حکومت وقت بوده است و به همین دلیل نام آن سکه سان گذاشته شده است. متاسفانه این قلعه در سال های گذشته بارها و بارها مورد تاراج دزدان آثار باستانی قرار گرفته و به شدت آسیب دیده است.
برچسبها:
آدرس : 12 کیلومتری غرب شهر چوار و 20 کیلومتری شهر ایلام بر سر راه چوار به نواحی مرزی با کشور عراق قرار دارد
قلعهی تاریخی چوار (قلا)، در 12 کیلومتری غرب شهر چوار و20 کیلومتری شهر ایلام بر سر راه چوار به نواحی مرزی با کشور عراق واقع شده است. مجموعهی بناهای این دژ بر فراز و دامنههای ناهمواری که حدود 300 متر از زمینهای پیرامونی ارتفاع دارد. ساخته شده است، این قلعه به صورت دژی مستحکم ساخته شده است و شامل سه قسمت است: – بنای اصلی قلعه – دیوارهای جانبی و دیوارهای بلندی که از راس تپه تا سطح زمینهای پیرامونی امتداد مییابند – ساختمانهای داخل محوطه قلعه و برجهای دیده بانی که به نظر میرسد همانند سایر قلعههای محدوده غربی زاگرس کاربرد نظامی داشته است. موقعیت قلعه و سبک معماری بنا این نظر را تقویت میکند. این اثر مهم تاکنون مورد بررسی و کاوش علمی قرار نگرفته است. مدیریت میراث فرهنگی استان اخیراً نسبت به شناسایی و مستند سازی آن اقدام نموده است که قدم آغازین در جهت بررسی و پژوهش علمی آن تلقی میگردد. برخی نویسندههای محلی در نوشتارهای خود از این قلعه و موقعیت آن مطالب اندکی ارائه دادهاند. شواهد فرهنگی به جای مانده از این اثر نشان میدهد که احتمالاً در اواخر دورهی تاریخی و قرون اولیه اسلامی مورد استفاده قرار گرفته است. این قلعه یکی از بزرگترین قلاع منطقه است که برفراز تپهای بلند در مسیر چوار، مورت، تجریان به سمت دهستان«چکر بولی» و ناحیه مرزی با کشور عراق ایجاد شده است. این اثر در حاشیه شمالی رود فرعی قلا که به رود «گدار خوش» میپیوندد، قرار گرفته است. جاده خاکی روستای مورت به قلاع ، درست از جنوب این محل میگذرد. تقریباً شمال و غرب این تپه به پرتگاه طبیعی محدود میشود که این امر شرایط مناسب امنیتی را برای ساکنان قلعه در این قسمت فراهم میساخته است. دامنه جنوبی و جنوب شرقی این محوطه با شیبی تقریباً ملایم به محیط زمینهای اطراف خود منتهی میشود. بنای قلعه برروی این تپه به گونهای است که نشان میدهد این مکان در ادوار گذشته جایگاهی استراتژیک برای ساکنان آن بوده است. میتوان گفت «پشت قلعه» از جمله قلاع مهم تدافعی است که در موقعیتی مناسب بر سر راه گنجوان و حاشیه غربی استان ایلام واقع شده است. موقعیت جغرافیای این قلعه با دیگر قلاع مهم منطقه به صورتی است که با هم در ارتباط بودهاند. ارتباط جادهای، ارتباط با امکانات اولیه (علائم در شبانه روز) و… قلعه سرنی در ناحیه مرزی ایران و عراق و در غرب تپه قلاع واقع شده است و برخی قلاع در نواحی کوهستانی شرقی آن نیز وجود داشته که زنجیره ارتباطی آنها قابل تصور است. چون ساختمان قلعه بر فراز یک تپه طبیعی مرتفع قرار دارد، دارای ظاهر طبیعی کوهستانی است و در قسمتهای مختلف سطح و دامنه تپه، پوشش گیاهی جنگل و مرتع ملاحظه میشود. در ساخت بنای این قلعه عظیم ،الگو و نظم هندسی معینی وجود ندارد بلکه شرایط پستی و بلندی تپه بر سبک معماری اثر گذاشته و این ویژگی موجب شکل گیری بافت معماری قلعه بوده است. به طوری که دیوار عرضی کمربند بیرونی حصار و دژ قلعه به جز در دامنه جنوبی و جنوب شرقی که با شیبی تقریباً ملایم به پایین تپه و کنار رودخانه منتهی میشود در سایر قسمتها به محدودههای پرتگاههای طبیعی اطراف تپه محدود میشود. همچنین بین دیوارهای دفاعی که از راس تپه و به سطح زمینهای پیرامونی کشیده شده در برخی جاها که شیب دامنه تند میباشد، بقایای معماری دیده نمیشود ولی در جاهایی که مسطح است آثار معماری ملاحظه میشود. در تمام سطح و دامنههای تپه ونیز زمینهای پست پیرامونی تکههای سفال دیده میشود که عمدتا چرخ ساز و معدودی از آنها دست ساز میباشند. سفالهای پشت قلعه در اندازههای ظریف، متوسط و خشن طبقه بندی میشوند. اکثر سفالها بدون لعاب بوده و دارای پوشش گلی است. مواد اصلی به کار رفته برای برپایی آثار معماری گسترده این قلعه قلوه سنگها و لاشه سنگهای محلی و ملات گچ است و نمای دیوارها ساده بوده ،از هیچ اندود گچی استفاده نشده است و ظاهر نامنظم و برهنه قلوه سنگها چهره ای خشن به دیوارهای مختلف این بنا داده است. این بنای عظیم دارای قسمتهای مختلف و متنوعی است، شامل : 1- دیوارهای دفاعی که از راس تپه به سمت پایین کشیده شدهاند. 2- دیوارهای عرضی کمربندی در پیرامون تپه 3 – آثار معماری که بر فراز تپه در شمال قسمت اصلی تپه وجود دارد 4- مناطق مسکونی دامنه تپه 5- اتاقهای نگهبانی6- راهرو زیرزمینی ساختمان اصلی قلعه برفراز تپه طبیعی با دیوارهای بلندی ساخته شده است و در وسط این بنا حفره بزرگی وجود دارد که احتمالا به عنوان نوعی بنای زیرزمینی از آن استفاده میشده است. در دامنه شمالی بنای اصلی و بر فراز سطح تپه، آثار و بقایای پی چندین ساختمان دیده میشود. همچنین در این قسمت قلعه ،در ضلع غربی دیوار عرضی کمربند بیرونی حصار، آثار دو برج در کنار دیوار دیده میشود که ارتفاع دیوارهای یکی از برجها به سه متر میرسد. در مجموع 5 دیوار دفاعی از راس تپه به سمت پایین ایجاد شده، که سه تا از آنها در سمت جنوب قلعه و یکی در سمت شرق تپه و دیگری در سمت شمال تپه دیوارهای عرضی پیرامونی تپه را به هم وصل میکنند. از سه دیوار جنوبی دیوار وسطی عملکرد راهرویی زیر زمینی و پنهانی داشته، که برای آوردن آب از دامنه تپه به بالای قلعه از آن استفاده میشده است. برروی برخی از این دیوارها اتاقهای نگهبانی نیز ایجاد شده است. طول برخی از این دیوارها 300 متر است . همچنین سه دیوار عرضی در پیرامون تپه ایجاد شده است که طول حصار کمربند بیرونی به حدود 500 متر میرسد. در قسمتهایی از این دیوارها اتاقها و جایگاههایی برای دیدبانی و حفاظت از قلعه اصلی تعبیه شده است. همچنین در جهات شمال شرق، شرق و جنوب محوطه درحد فاصل دیوارهای عرضی پیرامون تپه آثار معماری دیده میشود که احتمالاً محل سکونت و استقرار نیروها و دیگر ساکنان این دژ بوده است. قطر برخی از دیوارهای این قلعه به دو متر میرسد. سه عامل اصلی به احتمال زیاد موجب شده تا قلعه عظیم چوار در این مکان برپا شود: 1) ارتفاع نسبتاً بلند تپه طبیعی که قلعه چوار برآن قرار دارد و شرایط خاص آن که تقریباً از جهات سه گانه غربی، شمال و شرقی به پرتگاه منتهی میشود و تقریباً از این سه جبهه تپه دارای موانع طبیعی است که ورود به قلعه را غیرقابل نفوذ کرده است. حصار عرضی کمربند بیرونی پیرامون تپه نیز به این مهم کمک میکند. 2)شرایط خاص قرارگیری این تپه در یک موقعیت استراتژیک بر سر راه چوار، چم ژیه و نواحی مرزی عراق. 3)وجود رودخانه جاری در جبهه جنوبی این مکان ،که مشکل نیاز به آب را رفع کرده است، بخصوص با ایجاد راهروی زیرزمینی در این جبهه بنا از راس تا دامنهی تپه به راحتی میتوانستند آب مورد نیاز خود را تامین نمایند. این بنا جزء قلاع نظامی- مسکونی میباشد و این امر را میتوان از روی خرابههای باقی مانده از دیوارهای اتاقها و همچنین از روی باروها و برجهای نگهبانی آن به خوبی مشاهده نمود. آثار فرهنگی سطح تپه وسعت و گستردگی بقایای معماری و نوع مصالح به کار رفته نشان میدهد که احتمالاً این بنا متعلق به اواخر دورهی تاریخی و اوایل دورهی اسلامی است البته در مورد قلعه چوار به جز چند منبع محلی اطلاعات علمی و دقیقی در دسترس نیست و در منابع تاریخی به آن اشاره نشده است.
برچسبها:
این شهر با قدمتی بیش از 1400 ساله متعلق به دوران ساسانیان بوده دارای برجهای نگهبانی خیابان سیستم آبكشی و دفع فاضلاب بوده است كه بنا به قولی در اثر یك زلزله تخریب و از بین رفته بقایای این شهر مشهود و درحال حاضر به صورت بسیار ضعیف مورد حفاظت میراث فرهنگی میباشد .شهر تاریخی ماداكتو در سال 1310در فهرست آثار ملی به ثبت رسیده است.
برچسبها: