مقدمات و شرايط لازم براي آغاز مطالعه
آيا تا كنون دقت كردهايد كه هر جلسهي مطالعهي شما چگونه شروع ميشود؟
شايد كمتر دقت كرده باشيد كه يكي از نقطه ضعفهاي اساسي بيشتر دانشآموزان به نحوهي آغاز مطالعه باز ميگردد.
مطالعه بدون كسب آمادگيهاي لازم، مانند شنا كردن بدون يادگيري مهارتهاي شنا است. كسي كه بيمقدمه وارد مطالعه شود، علاوه بر اين كه چيز زيادي ياد نخواهدگرفت، زمان زيادي را هم از دست خواهدداد.
مكان مطالعه
دانشآموزان در خصوص مكان مطالعه عادتهاي متفاوتي دارند. مطالعه در منزل، پارك و كتابخانههاي عمومي از رايجترين مكانهاي مطالعه محسوب ميشوند. آن چه در اين باره بايد بدانيد اين است كه محيط و مكان مطالعه علاوه برداشتن شرايطي چون سكوت و آرامش، بايد تا حد امكان ثابت و بدون تنوع باشد. اگر واقعاٌ ميخواهيد با تمركز مطالعه نماييد بايد سعي كنيد كه خود را به محيط يكنواخت و ثابت عادت دهيد. بنا بر اين فضاهاي عمومي مانند پارك، براي يك مطالعهي جدّي، مكان مناسبي محسوب نميشود. تغييرات مكرر در دكور اتاق و يا مكان مطالعه نيز چون مخلّ تمركز ميشوند توصيه نميگردد.بعضيها دوست دارند موقع مطالعه كسان ديگري مانند دوستان دور و برشان باشند. اگر هدف از اين كار مطالعهي گروهي و رفع اشكال باشد خوب است، اما در هر حال، بايد زمانهايي براي مطالعهي فردي -به صورت تنها- در نظر گرفته شود.
اگر ميتوانيد -و امكانات لازم را داريد- بهترين مكان براي مطالعهي توأم با تمركز، منزل خودتان و البته يك اتاق مشخص است و اگر عليرغم فراهم بودن امكانات و شرايط وهمكاري اعضاي خانواده، باز دوست داريد كه در فضاهاي ديگري مطالعه نماييد، احتمالا بايد در نيّت جدّي خود براي درس خواندن شك كنيد.
كليد: براي مطالعهي جدّي و توام با تمركز، يك فضاي ثابت و يكنواخت بهترين مكان است.
هدفمندي مطالعه
اين موضوع را از زواياي مختلف ميتوان مورد بحث قرار داد. يك بُعد مهم هدفمندي به نيّات و ايدهآل و انگيزههاي شما برميگردد. بُعد ديگر آن به آرامش ذهني و نظم رفتاري شما مربوط است. يكي ديگر از ابعاد آن اين است كه شما چه قدر مهارتها و ظرافتهاي لازم در برنامهريزي و به خصوص پيشبيني تغييرات به خرج دهيد. يعني اين كه اگر قسمتي از برنامهي شما اجرا نشد و يا طولاني شدن يك برنامه منجر به اختلال در برنامههاي ديگر شد چه طرحهاي هدفمندي را پيشبيني كردهباشيد.
اگر چه درخصوص هر يك از ابعاد در قسمتهاي بعدي صحبت خواهيم كرد، اما براي اين كه در اين قسمت هم به نتيجهاي رسيدهباشيم به اين نكته اشاره ميكنيم كه هدفمندي در مطالعه يعني داشتن يك ذهنيت روشن و شفاف دربارهي اهداف برنامهها و پيشبينيهاي لازم. به عبارت ديگر با يك ذهن ابهامگرا و پيچيده و سردرگم نميتوان مطالعهاي موفق داشت. اگر از پس خود بر نميآييد به مشاور مراجعه كنيد.
كليد: بايد به طور شفاف بدانيد كه چه در مغز شما ميگذرد و چه ميخواهيد بكنيد.
آغاز هشيارانه
ما در اين جا براي بيداري و هشياري تعاريف متفاوتي رادرنظر ميگيريم. هشياري يعني داشتن يك آگاهي ارادي و به عبارت بهتر يعني بيداري آگاهانه.
بسياري از دانشآموزان براي ورود به مطالعه بيدار هستند ولي هشياري لازم را ندارند. شايد براي شما پيش آمده كه مطالعهي درسي را شروع كردهايد، اما بعد از گذشتن دقايقي تازه متوجه شدهايد كه اصلاٌ نميدانيد چه ميكنيد! دچار حواسپرتي ميشويد و يا مطالب را خوب درك نميكنيد.
مطالعهي شما وقتي هشيارانه است كه شما از لحظهي شروع مطالعه -و بعد در لحظه لحظهي ادامهي آن- بدانيد كه داريد چه ميكنيد و كاملاٌ كنترل ارادي بر رفتار خود داشتهباشيد. چگونه ميتوان مطالعه را هشيارانه آغاز كرد؟
وضو بگيريد، نيت كنيد، براي يكي دو دقيقه چشمان خود را ببنديد و افكارتان را بر روي كاري كه ميخواهيد انجام دهيد متمركز سازيد.
يك تذكر آمرانه و جلب توجه كننده به خودتان بدهيد. مثلاً با صداي بلند به خود دستور بدهيد كه من در اين لحظه با آمادگي كامل ميخواهم مطالعهي اين قسمت از كتاب را شروع كنم.
يك علامت يا رمز به خصوص را براي خود تعيين كنيد و…
كليد: تمرين خودآگاهي و تقويت هشياري، كيفيت آغاز و ادامهي مطالعه را افزايش خواهد داد.
نتيجهگيري:
براي مطالعهي جدّي و توام با تمركز، يك فضاي ثابت و يك نواخت بهترين مكان است.
بايد به طور شفاف بدانيد كه چه در مغز شما ميگذرد و چه ميخواهيد بكنيد.
تمرين خودآگاهي و تقويت هشياري، كيفيت آغاز و ادامهي مطالعه را افزايش خواهد داد.
برچسبها:
توصیه های مهم در روزهای کنکوری
- مجموعه: فرزندان و امتحانات
کمی اضطراب باید قبل از کنکور وجود داشته باشد
داستان کنکور، داستانی طولانی است اما هر چقدر هم که طولانی باشد، باز روی طناب آن که میایستی و از آن بالا به ارتفاع زیر پایت و آنچه بالا سرت است نگاه میکنی، بخواهی و نخواهی، درس خوانده باشی و نخوانده باشی، دلت سر جایش نمیماند و تکانتکان میخورد. گاهی این تکانها شدید میشود و ترس تو را میگیرد که نکند به همه روزها و شبهایی که به خواندن و نوشتن گذراندهای، مهر باطل بخورد. دلپیچه میگیری، سردرد میگیری اما میخواهیم بگوییم اگر به این نقطه رسیدهای، باید یک نفس عمیق بکشی و دستهای خودت را بگیری و فکر از چرخاندن به بدیها برگردانی و به اتفاقهای خوب فکر کنی. اگر میخواهی موفق باشی، اگر میخواهی به نتیجه برسی. حالا نفس عمیق بکش و ببین این طناب زیاد باریک و زیاد بلند هم نیست و اگر بخواهی، میتوانی از پس آن بربیایی. هرچند برنیامدن هم آخر دنیا نیست اما این مطلب توصیههایی دارد که میتواند کمی خیالت را تخت کند و کمک کند گاز ماشین خواستن را بگیری و به سمت توانستن بتازی. خیلی هم سخت نیست اگر تو حال تن و دلت را گم نکنی.
نگاه روانپزشک:روانشناسی کنکور
دور ریتالین خط بکش!
دکتر کنگرانی:اضطراب برای اتفاقهای مهم زندگی طبیعی است و هر چه به اتفاقهای مهم زندگی نزدیکتر میشویم، این اضطراب طبیعی هم بیشتر میشود. اضطراب یا سازنده است یا مخرب. درادامه ضمن جواب به سوالهای معمول در این زمینه به اصلی ترین نگرانی های کنکوریها میپردازیم.
سوال: آیا این اضطراب طبیعی است؟
جواب: کمی اضطراب لازمه موفقیت است.
در واقع اضطراب تاحدی لازم است اما اگر از این حد بگذرد، باعث میشود فرد تمرکز خود را از دست بدهد و کاراییاش مختل شود. پس اضطراب باید قبل از کنکور وجود داشته باشد و اگر کسی اضطراب قبل از کنکور نداشته باشد، برای او مشکل ایجاد میشود. بسیاری از پدر و مادرها، تاثیرات خودشان را بر فرزندان کنکوریشان یکی دو هفته منتهی به روز کنکور گذاشتهاند.
سوال: در روزهای آخر چه کار کنم؟
جواب: برنامههایتان را عوض نکنید.
با نزدیک شدن به زمان کنکور، قطعا به اضطراب دانشآموزان افزوده میشود. دانشآموزان معمولا برنامههای مشخصی برای خواندن درسهای مورد نیازشان دارند و یکی از اشتباههای بزرگ، تغییر برنامه مطالعه دروس در هفتههای پایانی منتهی به کنکور است.
سوال: زمان خواب و خوراکم را عوض کنم؟
جواب: زیاد تغییر نکن اما به ساعت کنکور نزدیک شو.
تغییر برنامههای غذایی و خواب هم باعث ایجاد مشکلات میشود. البته توصیه پزشکان به کسانی که شروع برنامه درسی آنها مثلا حدود 10 صبح است، این است که 3-2 هفته مانده به کنکور، تغییراتی را در ساعت خوابشان ایجاد کنند که بتوانند با ساعت کنکورشان همزمان شوند؛ یعنی حدود 6 صبح از خواب بیدار شوند که بتوانند برای حدود 7:30 تا 8 صبح به نهایت کارایی برسند. این کار حتما باید حداقل 2 هفته مانده به کنکور انجام شود تا الگو و ریتم طبیعی خواب با این وضعیت تنظیم شود.
سوال: شب کنکور را چگونه بگذرانم؟
جواب: از رفتاری که به شما استرس می دهد دوری کنید.
درباره شب کنکور، بحثهای بسیار زیادی انجام شده است. توصیههای کلیشهای که همیشه تکرار میشوند مثل اینکه 9 شب بخوابید یا غذای سبک بخورید، در مقام حرف شاید جالب باشند اما در عمل واقعا اجرا نمیشوند. من برای شب کنکور، ساعت 10 شب برای خواب آماده شدم اما تا ساعت یک بامداد در حال تمرین و تست زدن بودم. این برنامهها باید مقداری انعطافپذیر باشند و پدر و مادرها باید از اصرار کردن بر انجام دقیق تمام موارد دوری کنند زیرا این رفتار باعث ایجاد استرس میشود. درست است که برنامهریزی بسیار مهم و خوب است، اما اگر در روزهای آخر برنامه انعطافپذیر باشد و برنامهای درست انجام شود، حتی اگر از پیش تعیین نشده باشد، بسیار بهتر از وضعیتی است که فرد برنامههای ثابتی را جلو میبرد اما بهدلیل اضطراب یا ناتوانی در انجام برنامه یا هر دلیل دیگری نتواند درست این برنامهها را اجرا کند. این استرسها که مثلا همه چیز به 2 هفته آخر بستگی دارد یا اگر کسی در 2 هفته آخر درس نخواند، دچار شکست میشود، اضطراب افراد کنکوری را مضاعف میکند.
سوال: می توانم قرص بخورم تا آرام شوم؟
جواب: دارویی که امتحان نکردی را به هیچ وجه نخور.
نکته دیگری که باید بهعنوان روانپزشک به آن اشاره کنم این است که مصرف بعضی از داروهای آرامبخش مانند پروپرانولول یا کلردیازپوکساید که عوارضی نداشته باشند یا عوارضشان زیاد نباشد، برای دوره کوتاهمدت در 2-1 هفته منتهی به کنکور، باید بسیار با احتیاط انجام شود. زیرا افراد مختلف ممکن است واکنشهای متفاوتی به این داروها نشان دهند. بهتر است این داروها از قبل روی افراد امتحان شده باشند. بهطور کلی نباید شب کنکور، تازه به فرد کنکوری قرص آرامبخش داد. یکی از بدترین این موارد، مصرف یا تجویز خودسرانه ریتالین در شب کنکور یا صبح جلسه کنکور است چون در صورتی که فردی قبلا سابقه مصرف ریتالین نداشته باشد و آن را مصرف کند، به شدت دچار مشکل خواهد شد. مصرف دارو در هفتههای آخر منتهی به کنکور اگر زیرنظر پزشک باشد، ایرادی ندارد اما این را هم باید در نظر گرفت که ممکن است هر فردی به هر دارویی واکنش متفاوتی نشان دهد؛ یعنی اینطور نیست که حتما این داروها روی همه افراد تاثیر مثبتی داشته باشد. بهطور کلی، مصرف هرنوع داروی محرک، داروهایی که باعث بیخوابی میشوند، آرامبخشها و انواع داروهای جدیدی که فرد کنکوری تا بهحال از آنها استفاده نکرده است، در شبهای منتهی به کنکور، ممنوع است.
سوال: چه پیامی به فرزندم بدهم که استرس نگیرد؟
جواب: پیامی که متناقض خواستهتان نباشد.
پدر و مادرها همیشه اصرار دارند هرگز به فرزندمان فشار نیاوردهایم و هرگز آمال و آرزوهای خودمان را در او ندیدهایم یا هیچوقت از او نخواستهایم که حتما پزشکی یا مهندسی قبول شود، اما وقتی وارد متن مساله میشویم، میبینیم که نه تنها آنها این کارها را به روشهای غیرمستقیم انجام دادهاند، بلکه در روزهای آخر منتهی به کنکور معمولا با گفتن حرفهایی مانند «اشکالی ندارد که هر جایی قبول شوی» یا «اصلا برای ما مهم نیست نتیجه چه خواهد بود»، بیشتر انتقالدهنده پیامی متناقض به افراد کنکوری هستند. بسیاری از پدر و مادرها در روزهای آخر پیش از کنکور، تازه به این فکر میافتند که نباید به فرزندشان استرس وارد کنند و شروع میکنند به انتقال پیامهای اینچنینی. این رفتارهای جدید با پیامهای قبلی منافات دارد و باعث ایجاد این تعارض در ذهن کنکوری میشود که پدر و مادر من در حال حاضر به صورت شعاری و ساختگی میخواهند با نوعی دلسوزی به من آرامش دهند. در نهایت این رفتار باعث بدتر شدن وضعیت میشود. پس اگر پدر و مادرها بیش از حد بر این تاکید کنند که نتیجه اصلا برایشان اهمیت ندارد، باعث وخیم شدن مساله کنکور خواهند شد.
تغذیه فرد کنکوری، باید درست و براساس الگوی تغذیه کنکوریها باید سالم و متنوع باشد
نگاه متخصص تغذیه و رژیمدرمانی:تغذیه کنکور
شام سنگین نخور!
دکتر فرحبخش:تغذیه فرد کنکوری، باید درست و براساس الگوی تغذیه کنکوریها باید سالم و متنوع باشد؛ یعنی آنها باید از همه گروههای غذایی از جمله نان و غلات، شیر و لبنیات، سبزیها، میوهها و گوشتها و مقدار کمی هم از مواد قندی و چربیها استفاده کنند.ادامه این مطلب به شما درباره تغذیه سالم اطلاعات می دهد.
سوال: رژیم خاصی بگیرم یا نه؟
جواب: نه، همه گروه های غذایی مجاز است.
برخی فکر میکنند فردی که در حال درسخواندن است، حتما باید مواد قندی بیشتری استفاده کند تا گلوکز کافی بهعنوان سوخت اصلی مغزش از این طریق تامین شود، اما این باور نادرست است. همان مقدار غذایی که فرد بهطور معمول استفاده میکند، برای ایام قبل از کنکور هم میتواند کافی باشد و اگر مدام شیرینی و شکلات به فرد کنکوری بدهیم، باعث افزایش وزن او میشود.. تغذیه کنکوریها براساس همان تغذیه معمول، یعنی 3 وعده غذای اصلی و 3 میانوعده، و با تاکید بر اصول تغذیه سالم میتواند کافی باشد.
سوال: دو، سه روز مانده به کنکور چه تغییری در تغذیه ام بدهم؟
جواب: غذاهای سنگین و نفاخ نخور.
3-2 روز مانده به کنکور باید به نکتههایی توجه کنیم که فرزندانمان تغذیه مناسبتری داشته باشد؛ بهتر است یک هفته مانده به کنکور، فرزندمان غذای بیرون نخورد، حتما غذای خانگی مصرف کند، الگوی غذا خوردن خود را تغییر ندهد، میوه جدید یا غذای جدیدی را امتحان نکند و در نهایت اینکه غذاهای سنگین و نفاخ مثل آش و آبگوشت و کلهپاچه استفاده نکند. همچنین اصلا نباید در این ایام، خطر کنیم و از غذاهای مانده در یخچال به فرزندمان بدهیم یا دل و جگر و مادهای که میدانیم ممکن است حساسیت ایجاد کند مثل انگور و خربزه به او بدهیم.
سوال: شب کنکور چه غذایی بخورم؟
جواب: غذای سبک ساعت 8 .
شب کنکور بچهها باید غذای سبکی مصرف کنند که حجم زیاد، ادویهها و چربی زیاد نداشته باشد و حتما هم زود شام بخورند. افراد کنکوری حدود 8 شب، باید شام خورده باشند و حدود 10 تا 11 هم بخوابند. ادویهها سوختوساز بدن را افزایش میدهند و چربیها هم باعث کلافگی میشوند؛ پس با توجه به اینکه افراد کنکوری استرس هم دارند، این غذاها ممکن است باعث بیقراری و ناآرامی آنها شود و خواب خوب را از این افراد بگیرد. از شامهای مناسب برای شب کنکور میتوان به پلو گوشت ساده، پلو مرغ ساده یا جوجه کباب ساده که در خانه پخته میشود، اشاره کرد و باید دقت کنیم که بههیچوجه غذاهای فستفودی برای شب امتحان آماده نکنیم. بد نیست این را هم بگوییم که مصرف مولتیویتامینها در شبها و روزهای نزدیک به کنکور و با نظر پزشک، اشکالی ندارد.
سوال: سرجلسه امتحان با خودمان چه ببریم؟
جواب: مواد قندی با خودت ببر.
هرچند که اخیرا مد شده بعضی شرکتها برای روز جلسه کنکور پیشنهادهای غذایی خاصی تدارک ببینند اما اصل این است که حتما مقداری مواد قندی ساده با افراد کنکوری باشد. از همه بهتر، آبنباتها، شکلاتها و کیکها هستند که تاثیر مناسبتری نسبت به باقی مواد از جمله نوشیدنیها دارند زیرا نوشیدنیها باعث احساس ادرار میشوند و زمان کنکور فرد را به هدر میدهند. از میان میوهها هم میتوان سیب یا موز را برای روز جلسه کنکور، گزینههای خوبی دانست. سر جلسه هم بهتر است در هر یک ساعت، مقداری ماده قندی استفاده شود که افت قندخون در اثر استرس زیاد به وجود نیاید.
نگاه جامعهشناس:جامعهشناسی کنکور
چرا دچار استرس شدهایم؟
دکتر معدنی:دوره دبیرستان، اولین مرحله آزمون و تصمیمگیری بزرگ در زندگی فرزندان ماست و با کنکور سراسری هم این بچهها تاحدی راه زندگی آینده خود را روشن میکنند. از طرف دیگر، وقتی بچهها به سن خاصی میرسند، برخی از خانوادههاانگار میخواهند به اطرافیان خود بگویند فرزند ما ویژگیهای خاصی دارد و میتواند در درس و تحصیل، آدم موفق و سرآمدی باشد؛ یعنی خانوادهها میخواهند هوش بالاتر و تفاوت فرزند خود با دیگران را با رشته تحصیلیای که او در دانشگاه قبول میشود، به دیگران ثابت کنند. از این رو، هم خود فرد کنکوری، هم خانواده و هم اطرافیان او، برای مدت مشخصی روی یک مساله مشترک بهنام کنکور، متمرکز میشوند و به این ترتیب، نتیجه این آزمون بزرگ، برای خیلیهایی که درگیر آن هم نیستند، پررنگ و مهم خواهد شد. پذیرش در رشتهای که میشود گفت تاحد زیادی تعیینکننده آینده فرد است، چیزی است که نظر بیشتر اطرافیان یک فرد کنکوری در مقطع کارشناسی را به خود جلب میکند و باعث میشود تا فضایی ناشی از اضطراب و روشن نبودن شرایط آینده و زندگی برای فرد پیش بیاید. این در حالی است که کنکور کارشناسی ارشد یا دکتری برای خود فرد و اطرافیان او، فضای اضطراببرانگیزی ایجاد نمیکند زیرا مسیر زندگی فردی که میخواهد در مقاطع بالاتر کنکور بدهد تاحد زیادی مشخص شده است و جامعه دیگر آن حساسیتهایی که در مورد کنکور سراسری مقطع کارشناسی از خود نشان میدهد، نخواهد داشت.
بههمین دلیل افرادی که در مقاطع بالای تحصیلی امتحان کنکور دارند، بهدلیل فشار کمتری که از سوی اطرافیان و جامعه بر آنها وارد میشود، استرس و اضطراب کمتری هم خواهند داشت. نکته دیگر اینجاست که فشار و استرس بیشتر در کنکور، روی افرادی میآید که میخواهند در رشتهها و دانشگاههای خاص و برتر قبول شوند. از این رو، بسیاری از جوانانی که در رشته و دانشگاه برتر مورد نظر خود یا خانوادهشان قبول نمیشوند، ممکن است ضربههای روانی و اجتماعی بخورند و البته بهنظر میرسد این ضربهها و آسیبها در آینده و با افزایش پذیرش و خالیتر شدن صندلی دانشگاهها در کنار کاهش تعداد داوطلبان کنکور، کمتر شود.
برچسبها:
دو فرمول غلط در تربیت کودک
الگوهای متناقض در تربیت كودك شامل این موارد می شود: تهدیدها، رشوه ها، وعده ها، سخنان نیشدار و طعنه آمیز، موعظه و سخنرانی درباره دروغ گویی و دزدی و آموزش ادب با بی ادبی و بی احترامی و مواردی از این قبیل.
الگوهای معینی كه برای برقراری ارتباط با كودكان به كار می رود تقریبا همواره درست عمل نمی كنند یعنی گاه برعكس هدف و منظور ما نتیجه می دهند؛ این الگوها نه تنها ما را در دستیابی به اهداف درازمدتمان یاری نمی كنند، بلكه غالبا خرابكاری هم در خانه به وجود می آورند. الگوهای متناقض در تربیت كودك شامل این موارد می شود: تهدیدها، رشوه ها، وعده ها، سخنان نیشدار و طعنه آمیز، موعظه و سخنرانی درباره دروغ گویی و دزدی و آموزش ادب با بی ادبی و بی احترامی و مواردی از این قبیل.
تهدید ها نوعی دعوت به بدرفتاری
وقتی كودكان را تهدید می كنیم، در واقع آنان را دعوت می كنیم كه عمل ممنوع شده را مجددا انجام دهند. وقتی به كودك می گوییم: «اگر تو یكبار دیگر آن را انجام بدهی ...» او واژه های «اگر تو» را نمی شنود.
او فقط این قسمت از حرف ما را می شنود كه «یكبار دیگر آن كار را انجام بده» بعضی وقت ها، كودك این گفته را اینگونه تفسیر می كند: «مادر انتظار دارد كه من یكبار دیگر این كار را انجام بدهم، وگرنه ناامید خواهد شد.»
این قبیل هشدارها كه شاید از نظر بزرگسالان معقول باشند نه تنها دردی را دوا نمی كنند، بلكه كار را بدتر هم می كنند. با این قبیل هشدارها می توان اطمینان داشت كه آن عمل مخرب و نفرت انگیز دوباره انجام خواهد شد.
هشدار، خودمختاری كودك را به مبارزه دعوت می كند. اگر كودك نسبت به خودش احترام قایل باشد، باید دوباره نافرمانی كند تا به خودش و به دیگران نشان دهد كه آدم بزدل و ترسویی نیست.
پیمان پنج ساله با وجود هشدارهای بسیار، پرتاب توپ به سمت پنجره را ادامه داد. سرانجام صبر مادر تمام شد و به او گفت: «اگر این توپ یكبار دیگر به پنجره بخورد، روزگارت را سیاه خواهم كرد،خیالت راحت باشد.» یك دقیقه بعد، صدای شكستن شیشه به مادر گفت كه هشدار او چه تاثیری داشته است.
صحنه ای را كه پس از تهدیدها، وعده ها و بدرفتاری پیاپی، به وجود آمد، می توان به آسانی در خیال مجسم كرد. به عكس، حادثه زیرتصویری است از برخورد موثر با بدرفتاری بدون توسل به تهدیدها.
پارسای هفت ساله تفنگ بادی اش را به طرف برادر نوزادش گرفت و شلیك كرد. مادر گفت: پارسا به برادرت شلیك نكن به هدف شلیك كن. پارسا بار دیگر به برادرش شلیك كرد. مادر تفنگ را از او گرفت و به او گفت: «به آدم ها نباید شلیك كرد.»
مادر كاری را انجام داد كه احساس كرد برای مراقبت از نوزادش و در عین حال حمایت از الگوهای رفتاری قابل قبول باید انجام دهد. پارسا عواقب اعمالش را بدون این كه آسیبی به نفسش برسد، آموخت. راه حل های ارایه شده مشخص بودند : یا باید تنها به هدف شلیك كرد یا باید امتیاز داشتن تفنگ را از دست داد.
در این حادثه، مادر از به كارگیری آن راه های متداول پرهیز كرد. وی در راهی كه آشكارا به شكست منتهی می شد، قدم نگذاشت: «بس كن پارسا! كاری بهتر از این كه به برادرت شلیك كنی بلد نیستی؟ نشانه ای بهتر از برادرت گیر نیاوردی؟ اگر یك بار دیگر این كار را بكنی، بهت می فهمانم. فقط یك بار دیگر، آن وقت تفنگت را می گیرم.»
پاسخی كه كودك به این نوع تذكر می دهد، تكرار عمل ممنوع شده خواهد بود، مگر این كه كودك، آدمی رام و سر به زیر باشد. لازم به توضیح نیست كه صحنه بعدی چه خواهد بود. هر پدر یا مادری می تواند به راحتی آن را بازسازی كند.
رشوه گرفتن، فرمول اگر ـ آن وقت
اگر ـ آن وقت نوعی از برخورد است كه در آن، به طور آشكار به كودك گفته می شود كه اگر كاری را انجام دهد یا ندهد، آن وقت به او پاداش خواهند داد. این نوع برخورد نیز همچون برخورد قبلی متناقض است: «اگر با برادر كوچكت خوب باشی، آن وقت تو را به سینما خواهم برد.»
«اگر رختخوابت را دوباره خیس نكنی، آن وقت من هم در عید یك دوچرخه برایت خواهم خرید.»
«اگر این شعر را یاد بگیری، آن وقت تو را به سفر خواهم برد.»
این طرز برخورد «اگر آن وقت» ممكن است كودك را گاهی برای رسیدن به اهداف فوری و كوتاه مدت تحریك كند. اما به ندرت اتفاق می افتد كه این نوع برخورد كودك را به سوی كوشش های پیگیر و طولانی مدت سوق دهد. گفتار ما به او می فهماند كه ما به توانایی او برای تغییر یافتن و بهتر شدن تردید داریم. «اگر تو این شعر را یاد بگیری»، یعنی این كه «ما یقین نداریم كه تو بتوانی»، «اگر تو دیگر رختخوابت را خیس نكنی»، یعنی این كه «ما گمان نمی كنیم كه تو بتوانی بسترت را خیس نكنی.»
پاداش هایی هم كه به عنوان رشوه به كودك داده می شوند، از لحاظ اخلاقی ایراد دارند.
حالا از پسر بچه ای صحبت می كنیم كه می گفت: «من این فكر را در سر مادرم نگه می دارم كه بد خواهم بود و از این طریق چیزی را كه می خواهم گیر می آورم. البته بعضی وقت ها هم ناچارم راستی راستی بد باشم تا یك وقت مادر فكر نكند كه بی خود و بی جهت به من باج می دهد.»
این نوع استدلال ممكن است به زودی به داد و ستد و رشوه گیری منجر شود و از كودك یك معامله گر بسازد.
معامله گری كه در ازای كارهای «مثبت» و رفتارهای «خوب» خود تقاضای پاداش و اضافه حقوق دارد، یا در واقع رشوه می خواهد. برخی از پدر و مادرها در برابر كودكانشان چنان مقید شده اند كه جرات ندارند، دست خالی به خانه بیایند. بچه های این قبیل والدین به جای این كه هنگام ورود پدر و مادرشان، با یك «سلام» گرم صمیمانه به استقبالشان بروند، پشت سر هم داد می زنند كه «برای من چیزی خریدی؟ خریدی؟ خریدی؟»
برچسبها:
زنان میتوانند همزمان چند کار انجام دهند؟
مدتی است میشنویم که زنان بیشتر از مردان در انجام همزمان چند کار موفقند؛ کنجکاو شدیم بفهمیم که این یک واقعیت علمی است یا یک شایعه شبه علمی؟!
با یک دستش بچه را بغل کرده با دست دیگر قورمه سبزی را هم میزند، آن طرفتر دارد سریال مورد علاقهاش را تماشا میکند و برای دوست آنلاینش هم ماجرای مهمانی دیشب را تعریف میکند، درس و مشق کلاس زبانش هم وسط اتاق پذیرایی پهن است و امیدوار است همه را تا آخر بنویسد!
اینها صحنههای یک فیلم علمی تخیلی نیستند، روزگار معمولی یک زن خانهدار امروزی است که یاد گرفته از تمام امکانات آدمیزادی خود استفاده کند تا بتواند مادر و همسری خوب و زنی بهروز باشد و چنین شد که دانشمندان اندکی در حال این موجود دقت کردند و دریافتند که گویا زن میتواند چند کار همزمان را پیش ببرد و احتمالا بسی تعجب کردند به همین خاطر هم یک مصاحبه کمی متفاوت با کارشناس مجله، آقای دکتر کنگرانی، روانپزشک انجام دادیم، ماجرای جالبی است شما هم بخوانید!
آقای دکتر قصه انجام همزمان امور توسط خانمها و این مهارتشان چیست؟
قبل از قصه یک مقدمه بگویم که طی این ماجرا خیلی لازممان میشود و آن هم اینکه مغز و قلب دو اندامی هستند که تعداد سلولهایشان از دوران جنینی تا پیری یکی است. اگر سلولهای مغز به هر دلیلی از بین بروند، دیگر بازسازی نمیشوند اما قسمتهای دیگر مغز میتوانند با افزایش کارآیی خودشان جبران قسمتهای آسیبدیده را بکنند و به این انعطافپذیری پلاستیسیتی میگویند.
زنان میتوانند همزمان چند کار انجام دهند؟
حالا این سؤال پیش میآید با توجه به اینکه گفتیم تعداد سلولهای مغز همیشه ثابت است مغز چگونه این انعطاف را پیدا میکند که آسیبها را جبران کند؟ جواب این است که این افزایش توانایی و کارآیی از طریق افزایش میزان اتصالات بین سلولهای عصبی صورت میگیرد که به این مکانیسم نوروجنسیس میگویند.
به نظر شما چرا خانمها میتوانند به طور همزمان چند کار را انجام دهند؟
اینکه خانمها در خانه میتوانند به طور همزمان چند کار را انجام دهند به این معنی نیست که در انجام دقیق همه کارهای همزمان تا همین حد موفقند، یعنی این قابلیت را نمیتوان در انجام تمام کارها برای زنان قائل بود. زنان از کودکی برای مادر شدن و انجام وظایف متنوع در خانه تربیت میشوند و مغز به دلیل همان پلاستیسیتی که گفتیم در انجام همزمان چند کار ماهر میشود، به نظرم این قابلیت اکتسابی است و این روزها مردان در اروپا وقتی همسرشان در خانه نیست همان کارها را میکنند و نیاز نیست که حتما زن باشید تا بتوانید به چند کار خانه بهطور همزمان برسید.
اما من یک مورد را خودم شخصا دیدهام و آن هم این است که اغلب آقایان وقتی مشغول کاری هستند همه حواسشان به همان کار است و نمیتوانند حواسشان را روی کار دیگر هم متمرکز کنند.
با این هم مخالفم چون این طور نیست. اولویتها و اهمیت موضوعات هستند که باعث تمرکز افراد میشوند. برای اغلب آقایان شغلشان مهم است از این نظر که مردان موظفند تامینکننده نیازهای مالی خانواده باشند اهمیت شغل برایشان زیاد است برای همین هم وقتی کارشان را انجام میدهند روی آن متمرکز هستند اما برای اغلب خانمها باز هم با توجه به نقشی که جامعه برایشان تعریف کرده شغل مسئله خیلی مهمی نیست و مسائل خانواده در خیلی از مواقع به امور شغلی اولویت دارد و مهمتر است.
برای همین وقتی خانم شاغلی سر کار هم هست بخشی از حواسش به خانه و وظایف همسری و مادری مشغول است. به نظر من ذهن زن و مرد در این مورد هم شبیه هم است و اگر متفاوت رفتار میکنند به خاطر نوع تربیت . و نقشپذیری آنهاست و این هم یک مسئله آموزشی- تربیتی است تا فیزیولوژیکی و مغزی.
یعنی شما معتقدید اینکه میگویند زنان میتوانند به طور همزمان چند کار را پیش ببرند مبنای علمی ندارد؟
تحقیقاتی در این زمینهها انجام شده بعضی تحقیقات این قابلیت را تایید کرده اند بعضی هم آن را رد کردهاند. واقعا نمیتوان صد درصد گفت به نظرم بیشتر تبلیغات است. این قدر تبلیغات بیاساس در مورد تواناییهای مردان و تبلیغات منفی بی اساس در مورد ناکارآمدی زنان شده بود که عدهای هم به عنوان مقابله به مثل تصمیم گرفتند این تئوری را مطرح کنند که زنها چنین توانایی دارند تا جبران آن اجحاف و افراط شده باشد.
جمعبندی این بحث
به نظر من قابلیت انجام همزمان امور برای زنان همان طور که گفتم بیشتر یک مهارت آموزشی و تربیتی است و اگر مردان هم مجبور باشند مثل زنان به کارهای خانه و بچهداری و سایر امور برسند، با آموزش میتوانند عملکرد مشابه داشته باشند. جامعه به مردان و زنان نقشهایی را محول میکند و افراد در همین راستا شکل میگیرند.
یک مادر خیلی وقتها مجبور است چند کار را در خانه بهطور همزمان به درستی انجام دهد اما اگر چند کار اداری همزمان را به او محول کنند، شاید به همان اندازه در انجامش موفق نباشد. به طور کلی با توجه به تغییراتی که در جامعه امروز پیش آمده و زنان تحصیلات بالایی دارند و اغلب شاغل هستند دیگر نقشهای کلیشهای خانهداری و بچهداری فقط برای زنان تعریف نمیشود و زن و مرد در خانه پا به پای هم کار میکنند بنابراین آقایان هم در خانه وظایفی را بر عهده میگیرند و به نظر میرسد قاعده بازی است بنابراین قابلیتهای همزمانی انجام کارها برای آقایان هم به کمک همان پلاستی سیتی تقویت میشود و تا چند سال دیگر نتیجه این تغییر عملکردها را میتوان دید.
برچسبها:
افزایش قدرت حافظه و یادگیری کودکان با ورزش های هوازی
قدرت حافظه و یادگیری کودکان با ورزش های هوازی افزایش می یابد
بخش خاکستری مغز، مسئول فعالیت های شناختی نظیر حافظه و یادگیری است. اما این نخستین بار است که رابطه آمادگی جسمانی هوازی با بخش سفید مغز کودکان مورد ارزیابی قرار گرفته است.
این تیم پژوهشی از شیوه «تصویربرداری DTI برای بررسی بخش سفیدرنگ مغز این کودکان استفاده کردند. در این شیوه میزان پخش شدن آب در بافت های مختلف مورد بررسی قرار می گیرد. هر قدر میزان پخش شدن آب کمتر باشد، بافت مذکور دارای فیبر بیشتری بوده و فشرده تر است که البته مطلوب تر شمرده می شود.
پژوهشگران به بررسی رابطه عوامل مختلفی نظیر وضعیت اقتصادی و اجتماعی خانواده، زمان بلوغ و نیز بررسی وجود ناتوانایی های یادگیری و یا بیش فعالی با وضعیت قشر سفید مغز آنها پرداختند.
این تیم پژوهشی در حال حاضر در دومین سال از یک پژوهش پنج ساله است تا مشخص شود که شروع یک ورزش هوازی جدید توسط کودکان تا چه حدی می تواند موجب تاثیر مثبت بر روی قشر سفید مغز آنها شود.
مطالعات پیش از این نشان داده بود که فعالیت های کوتاه مدت و بلندمدت، بر سلامت مغز و توانایی های شناختی کودکان تاثیر می گذارد. این یافته جدید در واقع بر شواهد قبلی مبنی بر تاثیر مثبت ورزش و تحرک جسمی بر سلامت مغز می افزاید.
ورزش توانایی کودکان را در حل مسائل ریاضی افزایش میدهد
ورزش توانایی کودکان را در حل مسائل ریاضی افزایش میدهد
همچنین مطالعات نشان داده است که کودکان 9 تا 10 ساله ای که آمادگی هوازی بیشتری دارند قسمت خاکستری مغزشان باریکتر است. باریکتر بودن قسمت خاکستری مغز باعث افزایش توانایی ریاضی در افراد میشود.
در کودکان پروسه باریک شدن قسمت خاکستری مغز به صورت طبیعی انجام میشود. ورزش این پروسه را بهبود میبخشد.
مدیر این تحقیقات میگوید: باریک شدن قسمت خاکستری مغز یک روند طبیعی رشد است و به دلیل شکلگیری مغز اتفاق میافتد. تئوری که این پدیده را توجیه میکند میگوید که قسمت خاکستری مغز باریک میشود تا ارتباطات غیر ضروری از بین برود و ارتباطات مفید مغزی قویتر شود.
مطالعات گذشته نشان داده است که باریک شدن قسمت خاکستری مغز با افزایش قدرت استدلال و مهارتهای فکری همراه است. ما برای اولین بار نشان دادیم که آمادگی هوازی میتواند در باریک شدن قسمت خاکستری مغز نقش داشته باشد. در واقع ما دریافتیم که کودکان 9 تا 10 ساله ای که آمادگی هوازی بیشتری دارند، ضخامت قسمت خاکستری مغزشان کمتر است.
در این مطالعات 48 کودک مورد بررسی قرار گرفتند. از همه این افراد تستی برای اندازهگیری آمادگی هوازی گرفته شد. نیمی از این کودکان 70 درصد یا بیشتر آمادگی هوازی داشتند و نیمی از این کودکان 30 درصد یا کمتر آمادگی هوازی داشتند. محققان با کمک MRI از مغز این کودکان عکس برداری کردند و توانایی ریاضی آنها را سنجیدند.
محققان به اختلاف بین توانایی ریاضی و ساختار مغزی این کودکان پی بردند. به طور کلی باریک تر بودن قسمت خاکستری مغز با کارایی بهتر ریاضی همراه است.
مدیر این تحقیقات افزود: در بعضی مدارس از میزان ساعتهای ورزش گرفته میشود و این زمان صرف درسهای دیگری میشود. به همین ترتیب میزان بیتحرکی کودکان افزایش می یابد. ما نیاز داریم تا میزان فعالیت فیزیکی کودکان را افزایش دهیم. مدارس بهترین مکان برای افزایش انگیزه ورزشی کودکان هستند.
برچسبها:
کوچولو! سرت را بالا بگیر و بگو نه!
از همین امروز به کودکان مهارت نه گفتن را آموزش دهید.
اگر نمی خواهید کودک تان قربانی زورگویی دیگران شود، از همین امروز به او مهارت نه گفتن را آموزش دهید.
بچه های حرف گوش کن را همه دوست دارند. حتی صبورترین مادرها هم اغلب ترجیح می دهند در پایان یک روز سخت و خسته کننده، به جای مقاومت فرزندشان در برابر تصمیم های خود، بعد از تمام شدن حرف های شان یک «چشم» شیرین بشنوند و با کودکی که در برای خواسته های شان مقاومت می کند، سر و کله نزنند. اما روانشناسان معتقدند کسانی که نه گفتن را در سال های کودکی یاد نگرفته اند، نه تنها در آن سال ها، بلکه تا پایان عمر نمی توانند در برابر چیزهایی که با آنها مخالفند بایستند و به خاطر پایین بودن اعتماد به نفس شان و بی بهره بودن از مهارت «نه گفتن»، بیشتر از دیگران در معرض تجاوز یا انواع سوءاستفاده ها قرار دارند.
اگر شما نمی خواهید کودک شیرین بله قربان گوی شما به خاطر همین ویژگی اش در آینده آسیب ببیند و تمام عمر با اعتماد به نفسی پایین به همه اطرافیانش چشم بگوید، این مطلب را بخوانید. ما به شما می گوییم که چرا باید نه گفتن را به فرزندتان آموزش دهید و چطور می توانید از همان ابتدای کودکی، این مهارت ارزشمند را در او تقویت کنید.
به خانه برگردید
برای اینکه کودک تان «نه» گفتن را یاد بگیرد، باید از خانه شروع کنید. اگر شما همیشه فرزندتان را مجبور به اطاعت کردن از خواسته های تان می کنید و به محض دیدن واکنش منفی او، عصبانی و پرخاشگر می شوید، نباید انتظار داشته باشید کودک تان به همکلاسی که می خواهد خوراکی هایش را از او بگیرد، نه بگوید و در آینده در برابر خواسته های غیرمنطقی کسی که دوستش دارد مقاومت کند.
کودک شما از همین امروز یاد می گیرد حق دارد خواسته هایی که از نظرش درست یا منطقی به نظر نمی رسند را رد کند یا برعکس احساس می کند هیچ وقت و در برابر هیچ کسی حق ندارد خواست خودش را ترجیح دهد. پس اولین «نه» ای که از کودک تان می شنوید را جشن بگیرید و به خاطر وارد شدنش به یک مرحله تازه رشد، خوشحال شوید. اگر از او می خواهید لباسی که انتخاب کرده اید را برای مهمانی بپوشد اما به حرف تان گوش نمی دهد، به جای مجبور کردنش و گفتن «یا این کار را می کنی یا به مهمانی نمی رویم!» به او حق انتخاب بدهید و با گفت وگو و همفکری دنبال انتخاب گزینه ای دلچسب تر بگردید.
با هم حرف بزنید
برای شروع می توانید از فرزندتان بخواهید آنچه امروز تجربه کرده را روی کاغذ بنویسد. به او بگویید همه تجربه هایش از زمانی که در کنار دوستانش بوده تا لحظاتی که در خانه و در کنار شما داشته را روی کاغذ بیاورد و بعد بخواهید مواردی که دوست داشته به آنها نه بگوید و نگفته و لحظاتی که کاری خلاف میلش انجام داده را هم در میان نوشته هایش مشخص کند.
پس از روشن شدن فهرست لحظاتی که کودک شما دوست داشته کلمه «نه» را به زبان بیاورد اما نیاورده، با هم در مورد دلایل سکوت کردن یا دلیل انجام کارهایی که میلی به انجام دادن شان نداشته، صحبت کنید. بعد از اینکه با هم در این مورد گپ زدید و گزینه های مختلفی که فرزندتان برای واکنش نشان دادن به شرایط ناخوشایند می تواند انتخاب شان کند را بررسی کردید، با هم بهترین راه برای نه گفتن به موقعیت هایی که باید به آنها با این عبارت واکنش نشان می داد را انتخاب کنید.
به موقع نه بگویید
کودکی که به موقع نه می شنود، مهارت نه گفتن را هم آسان تر کسب می کند. به همین دلیل به جای برآورده کردن همه خواسته های کودک تان در لحظه اعلام شدن شان یا به جای بی جواب گذاشتن آنها، سعی کنید او را گاهی با پاسخ منفی تان روبه رو کنید.
اگر وقتی دست تان بند است از شما آب می خواهد، به او بگویید «الان نمی توانم، باید چند دقیقه صبر کنی!» و اگر وقتی تازه برایش لباس خریده اید به شما برای خرید یک لباس دیگر اصرار می کند، با احترام و آرامش به او نه بگویید و برایش توضیح دهید وقتی نیاز به لباس های تازه داشت، حتما با هم به خرید می روید. کودکی که به موقع نه می شنود، یاد می گیرد به موقع، نه بگوید و بی توجه به شرایط، خواست و امکاناتش خواسته های دیگران را برآورده نکند.
برای اینکه کودک تان «نه» گفتن را یاد بگیرد، باید از خانه شروع کنید.
بگویید نه متشکرم
قرار نیست همه خواسته های کودک تان را اجابت کنید. وقتی به شما پاستیل تعارف می کند و میل ندارید، به جای اینکه از سر ترحم خودتان را مجبور به پاستیل خوردن بکنید، با خنده بگویید «نه، متشکرم».
با درست ادا کردن این جمله به کودک تان یاد دهید که گفتن «نه» به معنای زیر سوال بردن شخصیت او و تصمیم هایش نیست، بلکه تنها به معنای داشتن نظری متفاوت است و برایش با رفتارتان روشن کنید این «نه» گفتن و «نه» شنیدن قرار نیست هیچ آسیبی به رابطه شما بزند. کودکی که در جریان این معادلات ساده روزمره، مهارت نه گفتن را یاد می گیرد، در سال های جوانی می تواند به خواسته دوستی که به او سیگار تعارف می کند، بدون ترس از قطع شدن رابطه اش، نه بگوید و به توقع های نا به جای همسرش در سال ها بعد بدون ترس از به خطر افتادن زندگی مشترکش جواب منفی بدهد.
رکورد بشکنید
وقتی کودک تان بی وقفه از شما چیزی می خواهد و جواب منفی می شنود، به خاطر بی حوصلگی یا ترحم حرف تان را عوض نکنید. در چنین شرایطی هر چند بار که لازم است، به خواسته او پاسخ منفی دهید و با خوش خلقی به او یاد دهید قرار نیست تکرار خواسته کسی، تصمیم او را تغییر دهد و درصورتی که منطق و احساسش به او می گوید باید پاسخ منفی دهد، دلیلی ندارد به خاطر پافشاری دیگران حرفش را عوض کند.
دیکتاتور نباشید
کم نیستند والدینی که احساس می کنند به خاطر داشتن نقش «پدر» یا «مادری» دلیلی برای قانع کردن فرزندشان ندارند. از نظر این پدرها و مادرها، کسی که در چنین مقامی قرار دارد، فقط کافی است نه بگوید و دلیلی ندارد علت آن را توضیح دهد. درست است که کودک شما لااقل تا سال های جوانی ابزاری برای مقاومت در برابر شما ندارد و خواسته یا ناخواسته از نه شما اطاعت می کند، اما اگر برایش دلیل این حرف را توضیح ندهید، در آینده نمی تواند در بحث در مورد موضوعاتی که با آنها مخالف است، سربلند بیرون بیاید یا خودش هنگام نه گفتن منطقش را به کار بگیرد.
به همین دلیل توصیه می کنیم وقت نه گفتن به فرزندتان، دلیل این تصمیم را هم توضیح دهید. مثلا به کوچولو ی تان بگویید «نه برایت چیپس نمی خرم، چون دیروز خورده بودی و زیاد خوردنش برایت ضرر دارد»، یا «نه، اجازه نمی دهم به اردوی مدرسه بروی چون آنفلوآنزا گرفته ای و گذشته از احتمال انتقال ویروس به دوستانت، خودت هم در صورت نداشتن استراحت کافی، بدحال تر می شوی» همین جملات ساده و قابل فهمی که به زبان کودک تان آنها را ادا می کنید، تکلیف او را در آینده در بسیاری از موقعیت هایی که باید نه بگوید روشن می کند.
کوپن ها ی تان را نسوزانید
گفتیم کودک تان در کنار کسب کردن مهارت «نه شنیدن»، «نه گفتن» را هم یاد می گیرد، به همین دلیل باید مراقب زمان و شرایطی که کلمه «نه» را به زبان می آورید باشید. برای شروع باید تعداد دفعاتی که پاسخ منفی به زبان می آورید را محدود کنید. یادتان نرود که شما هر روز چند کوپن نه در اختیار دارید و نباید با ولخرجی، کوپن های تان را بسوزانید. اگر احساس می کنید کودک نوپای شما ممکن است وسایلی که در دسترسش دارد را بشکند، به جای اینکه از صبح تا شب مدام به او بگویید «نکن»، «دست نزن» یا «نه»: خانه را پاکسازی کنید.
نه گفتن های مکرر و بیهوده، این کلمه را در ذهن کودک تان بی ارزش و بیاعتبار می کند و گذشته از انداختن حرف تان از سکه، باعث می شود خودش هم نتواند به جا و قاطعانه از این واژه سرنوشت ساز استفاده کند. علاوه بر این، در سال های کودکی فرزندتان، چاره ای جز بالا بردن تحمل خود ندارید.
«نه» سرنوشت ساز است
اگر این نکته ها را بخوانید می فهمید چرا باید به کودک تان نه گفتن را آموزش دهید. اگر به کودک تان یاد دهید به موقع و بجا از این کلمه استفاده کند، آینده اش را بیمه کرده اید.
فکرش را به کار می اندازید
اگر فرزندتان بجا و درست با این کلمه آشنا شود، یاد می گیرد در موقعیت های مختلف به جای اطاعت کردن از خواسته های دیگران، به شرایطی که در آن قرار گرفته فکر کند و باتوجه به نتیجه ای که پس از بررسی شرایط فردی و محیطی به آن می رسد، تصمیم نهایی اش را بگیرد.
از او محافظت می کنید
کودکانی که مورد سوءاستفاده و تجاوز قرار می گیرند، مهارت نه گفتن را بلد نیستند. این افراد نمی توانند به خواسته کسانی که از آنها سوء استفاده می کنند پاسخ منفی دهند و همیشه با سکوتی که به خاطر انفعال شان به آن دچار شده اند، خود را به یک قربانی تبدیل می کنند.
بلیت موفقیتش را می خرید
کودکی که با مهارت نه گفتن آشناست می داند نه گفتن، نشانه بی احترامی به دیگران و توهین به آنها نیست و همیشه دنبال موقعیتی بهتر و تصمیمی درست تر می گردد. او تنها برای راضی کردن دیگران پاسخ بله را به آنها نمی دهد و با فکر کردن به موقعیت هایی که با آنها روبه رو شده، ذهنش را پرورش می دهد.
اعتمادبه نفس او را تقویت می کنید
وقتی با رفتارهای تان به کودک می آموزید که نه گفتن نشانه بی ادبی است، اعتمادبه نفس و استقلال را از او می گیرید. با چنین رفتاری به کودک تان می گویید «فکر نکن تصمیم های تو هیچ وقت به درد نمی خورد»، اما اگر این مهارت را در فرزندتان تقویت کنید، از او فردی با اعتمادبه نفس می سازید.
برچسبها:
چرا بچه های امروز کمتر شاد هستند؟
بچه های قدیم بچه های شادی بودند، گواه این مدعا خود شمایید.
بچه های امروز با هر تلنگری می شکنند و شادی هایشان به سادگی جای خود را به افسردگی و اضطراب می دهند. بچه های قدیم بچه های شادی بودند، گواه این مدعا خود شمایید. اما بچه های امروز در کجای روزگار سیر می کنند؟
دوران کودکی پر خاطره ترین و زیباترین دوران زندگی است. دورانی است که هر چند ساله که باشید باز هم بد جور دلتان می خواهد به آن روزها برگردید و به بازیهایش، به همبازیهایش، به فیلمها و کارتونهای بی تکلفش، به خوراکی های خوشمزه اش و به شیطنت هایش فکر کنید. خلاصه دل تان لک می زند برای شادی های آن روزهایش و همه کار می کنید تا بلکه به نحوی دوباره آن شادی ها را در خودتان زنده کنید. اما انگار آن شادی ها مخصوص آن روزها بودند و بس.
امکاناتی که شادی نمی آورد
شاید شما هم مانند من دلتان از این قضیه بگیرد اما وقتی به آن روزهای خودتان فکر می کنید و آن را با این روزهای کودکان مقایسه می کنید، می بینید روز و شب شان شده تلویزیون، تبلت ، انواع و اقسام کلاس های درسی و غیر درسی، کلاس ورزش و وزن کم کردن، به خودتان می گویید «اگر به جای بچه های این زمانه بودم چه؟». واقعیت این است که بچه های امروز با اینکه در مقایسه با گذشته از امکانات بیشتری برخوردارند اما به اندازه بچه های دیروز شاد و سر زنده نیستند. فکر می کنید چرا؟
ائتلاف پنهان والدین و تلویزیون
پدر و مادرها در گذشته رابطه خوبی با قصه گفتن و درست کردن سرگرمی های مفید و مفرح برای بچه هایشان داشتند. اما پدر و مادرهای امروزی با اینکه با سواد ترند، آنقدر ها وقت و یا حوصله ندارند، در نتیجه تا صدای کودک در می آید، دکمه تلویزیون را می زنند و سراغ کارهای خودشان می روند. ای کاش لااقل شبکه های مخصوص کودکان را برای آنها روشن می گذاشتند، از آنجا که تبلیغات تلویزیونی جزء شادترین، رنگارنگ ترین و موزیکال ترین بخش ها هستند و در کمترین زمان بیشترین تنوع رنگ و آهنگ را به نمایش می گذارند و به همین دلیل مورد توجه بیشتر بچه ها قرار می گیرند، متأسفانه به دنبال یافتن تبلیغات مدام کانال عوض می کنند.
این جریان تا بزرگ تر شدن کودک ادامه پیدا می کند، تا جایی که دیگر کودک خودش برای تماشای فلان کالای تبلیغی کنترل تلویزیون را به دست می گیرد. تحفه نامیمون این ائتلاف ناخودآگاه، شکل گرفتن این تصور در کودک است که «فلان بچه در فلان تبلیغ ، شاد و سر حال بود چون فلان چیز را در دست داشت». به عبارت دیگر بچه از تماشای این برنامه ها یاد می گیرد که فکر کند که برای شاد بودن و آرامش داشتن باید چیزهایی داشت، باید کارهایی کرد که در نگاه دیگران خوب به نظر رسید، باید تأیید دیگران را جلب کرد، خلاصه این که باید شادی را در جایی بیرون از خود جستجو کرد. مسلم است کودکی که منابع شادی بخش خود را در بیرون از خود می جوید با فراهم نشدن هر کدام از این منابع به هم می ریزد و دچار اضطراب و افسردگی می شود.
دوران کودکی پر خاطره ترین و زیباترین دوران زندگی است.
نچشیدن طعم حمایت همسالان
قدیم تر ها هر خانواده ای دست کم سه چهار تا بچه قد و نیم قد داشت، و در هر کوچه ای چند تا بچه هم سن و سال بودند که هر روز خانه یکی جمع می شدند و چند ساعتی با هم بازی می کردند. آن موقع ها اگر بچه ای مثلاً زمین می خورد حتی اگر رقیب بقیه هم بود، دیگران دستش را می گرفتند، اشکهایش را پاک می کردند، او را قلمدوش خود می کردند و تا رسیدن به خانه و آغوش گرم مادر مشایعت می نمودند. بچه های حالا مزه این حمایتها را درک نمی کنند، چون آن را کمتر چشیده اند. آخر طفلکی ها در هر خانواده یکی دو تا بیشتر نیستند آن هم با چنان فاصله سنی که یکی برای دیگری والدی گری می کند، همسایه ها هم مثل قبل ها نیستند. دیگر پاتوقی برای جمع شدن بچه های کوچه وجود ندارد و بچه ها آنقدر همدیگر را نمی شناسند که بخواهند عصای زمین خوردنهای همدیگر شوند.
فقط شما که طعم حمایت های همسالان تان را چشیده اید درک می کنید که چقدر حال آدم از این وضعیت خوب می شود!
بازیهای کودکی گم شده اند
بچگی کردن با بازی معنا پیدا می کند. بچه های قدیم با همسالان خود بازی می کردند آن هم با هر کس که دوستش می داشتند، هیچ اجباری در انتخاب همبازی و بازی وجود نداشت، یک آزادی ایمن بر بازیهای بچه ها حکمفرما بود، والدین و بزرگترها دورا دور حواسشان به بچه ها بود اما تا زمان اضطرار وارد بازی آنها نمی شدند و دخالتی نمی کردند.
به همین دلیل بچه در بازی یاد می گرفت که علایق فردیشان را بشناسد، بر مبنای علایق درونی شان عمل کند، مشکلاتشان را خودشان حل کند، زندگی خود را کنترل کند و سعی کند همه این ها را در یاد بسپارد. مسلماً این بچه اگر زمین می خورد، به پای روزگار و شانس نمی گذاشت، بلکه به حساب کجی قدم خودش می گذاشت و با تصمیم برای صاف کردن این کجی به طور خود جوش از جا بلند می شد و دویدن را از سر می گرفت.
اما بچه های حالا که نه در مدرسه در انتخاب بازیها و همبازیهایشان آزادی چندانی دارند و نه در خانه می توانند بدون دخالت و نظارت مستقیم والدین قدم از قدم بردارند، نقطه مقابل این موضوع را یاد می گیرند. آنها می آموزند که بدون کنترل دیگران از پس یک بازی هم بر نمی آیند، در نتیجه دنیا را جای نا امنی می بینند که هیچ کنترلی بر اتفاقات آن ندارند.
برچسبها:
فواید بی نظیر نوشیدن آب در حال ناشتا
- مجموعه: بیماری ها و راه درمان
مصرف ناشتای یک لیوان آب باعث تقویت پوست می شود.
یکی از بهترین عادات سلامتی که می توان روزانه انجام داد، نوشیدن یک لیوان آب هنگام ناشتاست. شاید این نکته چندان مهم به نظر نرسد اما نوشیدن آب درست بعد از بیدار شدن از خواب بهترین زمان روز است تا این مایع بسیار ویژه به بدن برسد.
هنگامی که شب در خواب هستید، بدن عملکردهای مهمی را تحت کنترل دارد تا سلول های آسیب دیده را ترمیم کند و یک پاکسازی درونی انجام می دهد تا مواد سمی بدن دفع شوند. به همین دلیل است که آب نقش بسیار مهمی در زمان بیدار شدن از خواب دارد.
نوشیدن یک لیوان بزرگ آب در صبح دفع مواد زائد را که طی شب توسط فعالیت دستگاه لنفی از دیگر مواد جدا شده اند را تسهیل می کند.
بسیاری از افراد هنگام صبح تمایل به مصرف دیگر نوشیدنی ها دارند در حالی که بهترین مایعی که توصیه می شود آب است زیرا خواص بی شماری برای بدن دارد.
محافظت از پوست
مصرف آب در حال ناشتا می تواند سلامتی و زیبایی پوست را تحریک کند. در واقع، بدن ما برای اینکه به طور صحیحی فعالیت خود را در صبح آغاز کند به رطوبت کافی نیاز دارد.
با نوشیدن یک لیوان آب هنگام بیدار شدن، سلول های پوست تقویت می شوند و مواد سمی تجمع یافته در آنها از بین می روند. همچنین به حفظ حالت کشسانی پوست نیز کمک می شود تا مدت طولانی تری جوان و بدون چروک بماند.
تاثیری مشابه داروهای مدر
بسیار مهم است تا برای دفع مواد سمی و زائدی که در کلیه ها تصفیه شده اند، عملکرد سیستم لنفاوی تحریک گردد که نوشیدن کافی آب می تواند مؤثر باشد. در این صورت مواد زائد جمع شده در کلیه ها از بین می روند زیرا دفع مواد سمی از طریق ادرار تحریک می شود.
تامین رطوبت سیستم لنفاوی
نوشیدن آب در حال ناشتا یکی از مهم ترین توصیه های تامین رطوبت سیستم لنفاوی است و از خستگی غدد فوق کلیوی جلوگیری می کند. این غدد مسئول تولید کورتیزول است که هورمون مؤثر در برابر مقابله با استرس است.
بهبود عملکرد دستگاه گوارش
اگر بعد از بیدار شدن از خواب آب بنوشید، دستگاه گوارش را تحریک کرده اید زیرا به دفع مواد سمی کمک می شود، حرکات روده ها تسهیل می گردد و برای دریافت مواد غذایی و انجام فعالیت گوارشی آماده می شود.
زیاده روی در مصرف آب می تواند باعث رطوبت بیش از حد و نارسایی کلیه ها شود.
تسریع متابولیسم
مصرف آب یکی از روش های کلیدی برای تضمین عملکرد مطلوب سیستم کلیوی است. کلیه های مسئول تغییر حالت چربی به انرژی هستند و مانع از تجمع چربی در بدن می شوند.
زمانی که آب به اندازه کافی به بدن نرسد، این وظیفه منحصرا به عهده کبد خواهد بود که ممکن است دچار بیماری های مختلفی شود و کندی عمومی متابولیسم را در پی داشته باشد.
بهبود بازده جسمانی
مصرف آب برای تضمین حرکات مفاصل، ماهیچه ها و لیگمان ها بسیار مهم است. توصیه می شود هر روز صبح آب نوشیده شود تا رطوبت کافی به بدن برسد و انرژی روزانه تامین شود.
افرادی که به طور منظم فعالیت ورزشی انجام می دهند باید مقدار بیشتری آب بنوشند تا کاهش آب بدن طی تمرینات جبران شود.
پیشگیری از عفونت های ادراری
نوشیدن آب در حال ناشتا خطر ابتلا به عفونت های ادراری را کاهش می دهد. زمانی که رطوبت کافی بدن تامین نشود و مایعات کافی به کلیه ها نرسد، احتمال اینکه عفونت های ادراری بروز کند بیشتر می شود.
مقابله با احتباس آب
احتباس آب مشکلی است که در پی افزایش زیاد سدیم و دیگر عوامل مرتبط با تغذیه در بدن ایجاد می شود. نوشیدن آب دفع مایعات جمع شده در بدن را تسهیل می کند که در این صورت مانع از تورم بدن و پیشگیری از ابتلا به بیماری های مختلف می شود.
کاهش بسیاری از دردها
مصرف آب با کاهش علائم و دردهای مرتبط با بیماری هایی مانند آرتریت، ناراحتی قلبی عروقی، آسم، برونشیت، اختلالات کلیوی، یبوست، سندروم پیش از قاعدگی و میگرن همراه است.
تنظیم درجه حرارت بدن
نوشیدن آب در حالت ناشتا دمای بدن را تنظیم می کند که در این حالت انتقال مواد غذایی و اکسیژن به سلول ها بهبود می یابد.
به خاطر داشته باشید که ...
گرچه فواید نوشیدن آب در حالت ناشتا بسیار است اما کافی نخواهد بود. در واقع، باید حتما در طول روز حداقل دو لیتر آب نوشیده شود تا خواص این ماده حیاتی ادامه یابد.
مصرف بیش از حد آب نیز توصیه نمی شود زیرا برای عملکرد صحیح کلیه ها مضر خواهد بود. گرچه آب برای بدن عالی است اما زیاده روی در مصرف آن می تواند رطوبت بیش از حد و نارسایی کلیه ها را در پی داشته باشد.
برای اینکه مطمئن باشید مصرف آب در طول روز کافی بوده است باید وزن بدن را بر 30 تقسیم کنید تا مقدار آب به لیتر مشخص شود. شخصی که 50 کیلو وزن دارد باید روزانه 2 لیتر آب بنوشد.
برچسبها:
مریم گلی،گیاهی برای تقویت حافظهی شما
- مجموعه: داروهای گیاهی و طب سنتی
متخصصان طب سنتی خواص شماری برای این گیاه عنوان کردهاند و آن را یکی از گیاهان ضدپیری میدانند. در واقع این گیاه تأثیر زیادی در مقابله با یائسگی، گرگرفتگی، تقویت حافظه و غیره دارد.
از زمانهای قدیم از گیاه مریم گلی به عنوان یک گیاه دارویی استفاده شده است. این گیاه از خانوادهی نعناع بوده و برخلاف اسم زیبایش مزهی کمی تلخی دارد. متخصصان طب سنتی خواص شماری برای این گیاه عنوان کردهاند و آن را یکی از گیاهان ضدپیری میدانند. در واقع این گیاه تأثیر زیادی در مقابله با یائسگی، گرگرفتگی، تقویت حافظه و غیره دارد. در این مطلب قصد داریم گوشهای از خواص این گیاه پرخاصیت را به شما نشان دهیم. لطفاً ما با باشید.
مریم گلی: گیاهی برای تقویت حافظهی شما
مریم گلی حافظهی شما را از نابودی نجات میدهد. به خاطر اینکه میتواند از اکسایش مواد چرب در سیستم عصبی پیشگیری کرده و روند تخریب سلولهای عصبی را به تعویق میاندازد. در نتیجه باعث بهبود و تقویت حافظه میشود. بر اساس نتایج بررسیهای متعدد، مریم گلی برای مقابله با آلزایمر موثر است. بیماری آلزایمر در نتیجهی کاهش سطح یکی از انتقالدهندههای عصبی بروز میکند که مریم گلی این روند را کاهش میدهد. به خاطر اینکه قادر است از ترشح آنزیم مسئول این تخریب جلوگیری کند.
مریم گلی: برای مقابله با گرگرفتگی
مریم گلی باعث تولید فیتو-استروژن میشود. فیتواستروژن همان استروژنهای گیاهی است که میتواند مانع افت شدید استروژن در خانمها شود و در نتیجه حالت گرگرفتگی را کاهش میدهد. باید بدانید که حالت گرگرفتگی در خانمهای یائسه به دلیل افت میزان استروژن آنها میباشد. این گیاه همچنین حاوی اسید اورسولیک است که خاصیت قابضی و ضدعفونیکنندگی دارد. به همین دلیل نیز باعث تنظیم میزان تعریق میشود.
مریم گلی برای مقابله با نفخ
مریم گلی خاصیت ضداسپاسمی دارد و همین خاصیت را در دستگاه گوارش نیز به جا میگذارد. در واقع این گیاه پرخاصیت باعث تسکین کرامپ ها یا گرفتگی عضلانی معده میشود، دردهای مربوط به عادت ماهانه را تسکین میدهد و نقش موثری در حفظ دستگاه گوارش دارد. به خصوص اینکه از سوزش معده جلوگیری میکند. از همه مهم تر اینکه مریم گلی یکی از گیاهان فوقالعاده موثر برای مقابله با نفخ و گاز معده نیز محسوب میشود. اگر شما هم از چنین مشکلاتی رنج میبرید میتوانید با مشورت با داروساز و یا عطار شروع به مصرف گیاه مریم گلی بکنید.
مریم گلی: دوست پاییزی برای نرم کردن گلو
مریم گلی به دلیل دارا بودن خواص ضدعفونیکنندگی، میتواند مانع گسترش عوامل عفونت زا شود. خواص آنتیاکسیدانی این گیاه نیز باعث کاهش عوامل التهاب زا خواهد شد. علاوه بر اینها مریم گلی خواص قابضی دارد و به همین دلیل نیز میتواند روان شدن ناشی از التهابها در مجاری تنفسی را کاهش دهد. مریم گلی با افزایش موضعی تولید گلبولهای سفید باعث تقویت سیستم ایمنی بدن نیز میشود. اکنون که فصل سرما فرارسیده و مشکل سرماخوردگی کمکم دامن خیلیها را گرفته است میتوانید به این گیاه اعتماد کنید. میتوانید از اسپریهای مخصوص این گیاه استفاده کنید و یا اینکه با دم کردهی آن قرقره کنید.
گیاه مریم گلی برای تسکین تبخال
البته مریم گلی به تنهایی نمیتواند از پس این ویروس معروف و مزاحم تبخال بر بیاید؛ اما به عنوان یک گیاه ضدویروس برای مقابله با مشکل تبخال موثر عمل میکند. کافی است چند قطره روغن گیاهی درخت چای یا روغن گیاهی اسطوخودوس را با چند قطره روغن گیاهی مریم گلی مخلوط کرده و در مقدار کمی روغن گیاهی دیگر مانند روغن زیتون رقیق کنید. سپس روغن به دست آمده را روی تبخال بزنید. خواهید دید که خیلی زودتر از آنچه تصورش را میکردید از شر این ویروس مزاحم خلاص خواهید شد.
مریم گلی برای بهبود جای زخم
مریم گلی گیاهی با خواص ضدعفونیکنندگی است. در نتیجه برای تسکین و درمان جراحات سطحی پوست نیز کارساز و برای ارتقای سلامت و بهداشت دهان و دندان مفید است. این گیاه پرخاصیت از تکثیر باکتریهای تشکیلدهندهی جرمهای دندانی و تخریب لثهها جلوگیری میکند. این گیاه به صورت کپسول، برگ خشک، روغن گیاهی و یا در ترکیب برخی از خمیردندانها وجود دارد. میتوانید با مشورت با پزشک داروساز از کپسولهای آن برای افزایش سلامت پوست و دهان و دندانتان استفاده کنید. استفاده از خمیردندانهای حاوی این گیاه نیز مفید است.
برچسبها:
با این داروی گیاهی گلو دردتان را درمان کنید!
درمان گلو درد با عسل و زنجبیل و لیموترش
در این جا روش درست کردن یک نوع دارو گیاهی را به شما نشان می دهیم که دارو گلو درد در منزل می باشد.
مطابق عکس برشهای لیمو ترش و زنجبیل تازه را در ظرف شیشه ای در داری با عسل مخلوط کرده و داخل یخچال بگذارید پس از مدتی مخلوط ما فرم ژله مانندی به خود میگیرد.
در هنگام مصرف یک قاشق غذاخوری از ژله را به یک لیوان آب ولرم اضافه کرده و میل نمایید.
این ترکیب را میتوانید بمدت دو تا سه ماه در یخچال نگهداری کنید.
تا می توانید از دارو گیاهی استفاده کنید زیرا کم عارضه ترین داروها هستند .
برچسبها: