توصیه های مهم در روزهای کنکوری
- مجموعه: فرزندان و امتحانات
کمی اضطراب باید قبل از کنکور وجود داشته باشد
داستان کنکور، داستانی طولانی است اما هر چقدر هم که طولانی باشد، باز روی طناب آن که میایستی و از آن بالا به ارتفاع زیر پایت و آنچه بالا سرت است نگاه میکنی، بخواهی و نخواهی، درس خوانده باشی و نخوانده باشی، دلت سر جایش نمیماند و تکانتکان میخورد. گاهی این تکانها شدید میشود و ترس تو را میگیرد که نکند به همه روزها و شبهایی که به خواندن و نوشتن گذراندهای، مهر باطل بخورد. دلپیچه میگیری، سردرد میگیری اما میخواهیم بگوییم اگر به این نقطه رسیدهای، باید یک نفس عمیق بکشی و دستهای خودت را بگیری و فکر از چرخاندن به بدیها برگردانی و به اتفاقهای خوب فکر کنی. اگر میخواهی موفق باشی، اگر میخواهی به نتیجه برسی. حالا نفس عمیق بکش و ببین این طناب زیاد باریک و زیاد بلند هم نیست و اگر بخواهی، میتوانی از پس آن بربیایی. هرچند برنیامدن هم آخر دنیا نیست اما این مطلب توصیههایی دارد که میتواند کمی خیالت را تخت کند و کمک کند گاز ماشین خواستن را بگیری و به سمت توانستن بتازی. خیلی هم سخت نیست اگر تو حال تن و دلت را گم نکنی.
نگاه روانپزشک:روانشناسی کنکور
دور ریتالین خط بکش!
دکتر کنگرانی:اضطراب برای اتفاقهای مهم زندگی طبیعی است و هر چه به اتفاقهای مهم زندگی نزدیکتر میشویم، این اضطراب طبیعی هم بیشتر میشود. اضطراب یا سازنده است یا مخرب. درادامه ضمن جواب به سوالهای معمول در این زمینه به اصلی ترین نگرانی های کنکوریها میپردازیم.
سوال: آیا این اضطراب طبیعی است؟
جواب: کمی اضطراب لازمه موفقیت است.
در واقع اضطراب تاحدی لازم است اما اگر از این حد بگذرد، باعث میشود فرد تمرکز خود را از دست بدهد و کاراییاش مختل شود. پس اضطراب باید قبل از کنکور وجود داشته باشد و اگر کسی اضطراب قبل از کنکور نداشته باشد، برای او مشکل ایجاد میشود. بسیاری از پدر و مادرها، تاثیرات خودشان را بر فرزندان کنکوریشان یکی دو هفته منتهی به روز کنکور گذاشتهاند.
سوال: در روزهای آخر چه کار کنم؟
جواب: برنامههایتان را عوض نکنید.
با نزدیک شدن به زمان کنکور، قطعا به اضطراب دانشآموزان افزوده میشود. دانشآموزان معمولا برنامههای مشخصی برای خواندن درسهای مورد نیازشان دارند و یکی از اشتباههای بزرگ، تغییر برنامه مطالعه دروس در هفتههای پایانی منتهی به کنکور است.
سوال: زمان خواب و خوراکم را عوض کنم؟
جواب: زیاد تغییر نکن اما به ساعت کنکور نزدیک شو.
تغییر برنامههای غذایی و خواب هم باعث ایجاد مشکلات میشود. البته توصیه پزشکان به کسانی که شروع برنامه درسی آنها مثلا حدود 10 صبح است، این است که 3-2 هفته مانده به کنکور، تغییراتی را در ساعت خوابشان ایجاد کنند که بتوانند با ساعت کنکورشان همزمان شوند؛ یعنی حدود 6 صبح از خواب بیدار شوند که بتوانند برای حدود 7:30 تا 8 صبح به نهایت کارایی برسند. این کار حتما باید حداقل 2 هفته مانده به کنکور انجام شود تا الگو و ریتم طبیعی خواب با این وضعیت تنظیم شود.
سوال: شب کنکور را چگونه بگذرانم؟
جواب: از رفتاری که به شما استرس می دهد دوری کنید.
درباره شب کنکور، بحثهای بسیار زیادی انجام شده است. توصیههای کلیشهای که همیشه تکرار میشوند مثل اینکه 9 شب بخوابید یا غذای سبک بخورید، در مقام حرف شاید جالب باشند اما در عمل واقعا اجرا نمیشوند. من برای شب کنکور، ساعت 10 شب برای خواب آماده شدم اما تا ساعت یک بامداد در حال تمرین و تست زدن بودم. این برنامهها باید مقداری انعطافپذیر باشند و پدر و مادرها باید از اصرار کردن بر انجام دقیق تمام موارد دوری کنند زیرا این رفتار باعث ایجاد استرس میشود. درست است که برنامهریزی بسیار مهم و خوب است، اما اگر در روزهای آخر برنامه انعطافپذیر باشد و برنامهای درست انجام شود، حتی اگر از پیش تعیین نشده باشد، بسیار بهتر از وضعیتی است که فرد برنامههای ثابتی را جلو میبرد اما بهدلیل اضطراب یا ناتوانی در انجام برنامه یا هر دلیل دیگری نتواند درست این برنامهها را اجرا کند. این استرسها که مثلا همه چیز به 2 هفته آخر بستگی دارد یا اگر کسی در 2 هفته آخر درس نخواند، دچار شکست میشود، اضطراب افراد کنکوری را مضاعف میکند.
سوال: می توانم قرص بخورم تا آرام شوم؟
جواب: دارویی که امتحان نکردی را به هیچ وجه نخور.
نکته دیگری که باید بهعنوان روانپزشک به آن اشاره کنم این است که مصرف بعضی از داروهای آرامبخش مانند پروپرانولول یا کلردیازپوکساید که عوارضی نداشته باشند یا عوارضشان زیاد نباشد، برای دوره کوتاهمدت در 2-1 هفته منتهی به کنکور، باید بسیار با احتیاط انجام شود. زیرا افراد مختلف ممکن است واکنشهای متفاوتی به این داروها نشان دهند. بهتر است این داروها از قبل روی افراد امتحان شده باشند. بهطور کلی نباید شب کنکور، تازه به فرد کنکوری قرص آرامبخش داد. یکی از بدترین این موارد، مصرف یا تجویز خودسرانه ریتالین در شب کنکور یا صبح جلسه کنکور است چون در صورتی که فردی قبلا سابقه مصرف ریتالین نداشته باشد و آن را مصرف کند، به شدت دچار مشکل خواهد شد. مصرف دارو در هفتههای آخر منتهی به کنکور اگر زیرنظر پزشک باشد، ایرادی ندارد اما این را هم باید در نظر گرفت که ممکن است هر فردی به هر دارویی واکنش متفاوتی نشان دهد؛ یعنی اینطور نیست که حتما این داروها روی همه افراد تاثیر مثبتی داشته باشد. بهطور کلی، مصرف هرنوع داروی محرک، داروهایی که باعث بیخوابی میشوند، آرامبخشها و انواع داروهای جدیدی که فرد کنکوری تا بهحال از آنها استفاده نکرده است، در شبهای منتهی به کنکور، ممنوع است.
سوال: چه پیامی به فرزندم بدهم که استرس نگیرد؟
جواب: پیامی که متناقض خواستهتان نباشد.
پدر و مادرها همیشه اصرار دارند هرگز به فرزندمان فشار نیاوردهایم و هرگز آمال و آرزوهای خودمان را در او ندیدهایم یا هیچوقت از او نخواستهایم که حتما پزشکی یا مهندسی قبول شود، اما وقتی وارد متن مساله میشویم، میبینیم که نه تنها آنها این کارها را به روشهای غیرمستقیم انجام دادهاند، بلکه در روزهای آخر منتهی به کنکور معمولا با گفتن حرفهایی مانند «اشکالی ندارد که هر جایی قبول شوی» یا «اصلا برای ما مهم نیست نتیجه چه خواهد بود»، بیشتر انتقالدهنده پیامی متناقض به افراد کنکوری هستند. بسیاری از پدر و مادرها در روزهای آخر پیش از کنکور، تازه به این فکر میافتند که نباید به فرزندشان استرس وارد کنند و شروع میکنند به انتقال پیامهای اینچنینی. این رفتارهای جدید با پیامهای قبلی منافات دارد و باعث ایجاد این تعارض در ذهن کنکوری میشود که پدر و مادر من در حال حاضر به صورت شعاری و ساختگی میخواهند با نوعی دلسوزی به من آرامش دهند. در نهایت این رفتار باعث بدتر شدن وضعیت میشود. پس اگر پدر و مادرها بیش از حد بر این تاکید کنند که نتیجه اصلا برایشان اهمیت ندارد، باعث وخیم شدن مساله کنکور خواهند شد.
تغذیه فرد کنکوری، باید درست و براساس الگوی تغذیه کنکوریها باید سالم و متنوع باشد
نگاه متخصص تغذیه و رژیمدرمانی:تغذیه کنکور
شام سنگین نخور!
دکتر فرحبخش:تغذیه فرد کنکوری، باید درست و براساس الگوی تغذیه کنکوریها باید سالم و متنوع باشد؛ یعنی آنها باید از همه گروههای غذایی از جمله نان و غلات، شیر و لبنیات، سبزیها، میوهها و گوشتها و مقدار کمی هم از مواد قندی و چربیها استفاده کنند.ادامه این مطلب به شما درباره تغذیه سالم اطلاعات می دهد.
سوال: رژیم خاصی بگیرم یا نه؟
جواب: نه، همه گروه های غذایی مجاز است.
برخی فکر میکنند فردی که در حال درسخواندن است، حتما باید مواد قندی بیشتری استفاده کند تا گلوکز کافی بهعنوان سوخت اصلی مغزش از این طریق تامین شود، اما این باور نادرست است. همان مقدار غذایی که فرد بهطور معمول استفاده میکند، برای ایام قبل از کنکور هم میتواند کافی باشد و اگر مدام شیرینی و شکلات به فرد کنکوری بدهیم، باعث افزایش وزن او میشود.. تغذیه کنکوریها براساس همان تغذیه معمول، یعنی 3 وعده غذای اصلی و 3 میانوعده، و با تاکید بر اصول تغذیه سالم میتواند کافی باشد.
سوال: دو، سه روز مانده به کنکور چه تغییری در تغذیه ام بدهم؟
جواب: غذاهای سنگین و نفاخ نخور.
3-2 روز مانده به کنکور باید به نکتههایی توجه کنیم که فرزندانمان تغذیه مناسبتری داشته باشد؛ بهتر است یک هفته مانده به کنکور، فرزندمان غذای بیرون نخورد، حتما غذای خانگی مصرف کند، الگوی غذا خوردن خود را تغییر ندهد، میوه جدید یا غذای جدیدی را امتحان نکند و در نهایت اینکه غذاهای سنگین و نفاخ مثل آش و آبگوشت و کلهپاچه استفاده نکند. همچنین اصلا نباید در این ایام، خطر کنیم و از غذاهای مانده در یخچال به فرزندمان بدهیم یا دل و جگر و مادهای که میدانیم ممکن است حساسیت ایجاد کند مثل انگور و خربزه به او بدهیم.
سوال: شب کنکور چه غذایی بخورم؟
جواب: غذای سبک ساعت 8 .
شب کنکور بچهها باید غذای سبکی مصرف کنند که حجم زیاد، ادویهها و چربی زیاد نداشته باشد و حتما هم زود شام بخورند. افراد کنکوری حدود 8 شب، باید شام خورده باشند و حدود 10 تا 11 هم بخوابند. ادویهها سوختوساز بدن را افزایش میدهند و چربیها هم باعث کلافگی میشوند؛ پس با توجه به اینکه افراد کنکوری استرس هم دارند، این غذاها ممکن است باعث بیقراری و ناآرامی آنها شود و خواب خوب را از این افراد بگیرد. از شامهای مناسب برای شب کنکور میتوان به پلو گوشت ساده، پلو مرغ ساده یا جوجه کباب ساده که در خانه پخته میشود، اشاره کرد و باید دقت کنیم که بههیچوجه غذاهای فستفودی برای شب امتحان آماده نکنیم. بد نیست این را هم بگوییم که مصرف مولتیویتامینها در شبها و روزهای نزدیک به کنکور و با نظر پزشک، اشکالی ندارد.
سوال: سرجلسه امتحان با خودمان چه ببریم؟
جواب: مواد قندی با خودت ببر.
هرچند که اخیرا مد شده بعضی شرکتها برای روز جلسه کنکور پیشنهادهای غذایی خاصی تدارک ببینند اما اصل این است که حتما مقداری مواد قندی ساده با افراد کنکوری باشد. از همه بهتر، آبنباتها، شکلاتها و کیکها هستند که تاثیر مناسبتری نسبت به باقی مواد از جمله نوشیدنیها دارند زیرا نوشیدنیها باعث احساس ادرار میشوند و زمان کنکور فرد را به هدر میدهند. از میان میوهها هم میتوان سیب یا موز را برای روز جلسه کنکور، گزینههای خوبی دانست. سر جلسه هم بهتر است در هر یک ساعت، مقداری ماده قندی استفاده شود که افت قندخون در اثر استرس زیاد به وجود نیاید.
نگاه جامعهشناس:جامعهشناسی کنکور
چرا دچار استرس شدهایم؟
دکتر معدنی:دوره دبیرستان، اولین مرحله آزمون و تصمیمگیری بزرگ در زندگی فرزندان ماست و با کنکور سراسری هم این بچهها تاحدی راه زندگی آینده خود را روشن میکنند. از طرف دیگر، وقتی بچهها به سن خاصی میرسند، برخی از خانوادههاانگار میخواهند به اطرافیان خود بگویند فرزند ما ویژگیهای خاصی دارد و میتواند در درس و تحصیل، آدم موفق و سرآمدی باشد؛ یعنی خانوادهها میخواهند هوش بالاتر و تفاوت فرزند خود با دیگران را با رشته تحصیلیای که او در دانشگاه قبول میشود، به دیگران ثابت کنند. از این رو، هم خود فرد کنکوری، هم خانواده و هم اطرافیان او، برای مدت مشخصی روی یک مساله مشترک بهنام کنکور، متمرکز میشوند و به این ترتیب، نتیجه این آزمون بزرگ، برای خیلیهایی که درگیر آن هم نیستند، پررنگ و مهم خواهد شد. پذیرش در رشتهای که میشود گفت تاحد زیادی تعیینکننده آینده فرد است، چیزی است که نظر بیشتر اطرافیان یک فرد کنکوری در مقطع کارشناسی را به خود جلب میکند و باعث میشود تا فضایی ناشی از اضطراب و روشن نبودن شرایط آینده و زندگی برای فرد پیش بیاید. این در حالی است که کنکور کارشناسی ارشد یا دکتری برای خود فرد و اطرافیان او، فضای اضطراببرانگیزی ایجاد نمیکند زیرا مسیر زندگی فردی که میخواهد در مقاطع بالاتر کنکور بدهد تاحد زیادی مشخص شده است و جامعه دیگر آن حساسیتهایی که در مورد کنکور سراسری مقطع کارشناسی از خود نشان میدهد، نخواهد داشت.
بههمین دلیل افرادی که در مقاطع بالای تحصیلی امتحان کنکور دارند، بهدلیل فشار کمتری که از سوی اطرافیان و جامعه بر آنها وارد میشود، استرس و اضطراب کمتری هم خواهند داشت. نکته دیگر اینجاست که فشار و استرس بیشتر در کنکور، روی افرادی میآید که میخواهند در رشتهها و دانشگاههای خاص و برتر قبول شوند. از این رو، بسیاری از جوانانی که در رشته و دانشگاه برتر مورد نظر خود یا خانوادهشان قبول نمیشوند، ممکن است ضربههای روانی و اجتماعی بخورند و البته بهنظر میرسد این ضربهها و آسیبها در آینده و با افزایش پذیرش و خالیتر شدن صندلی دانشگاهها در کنار کاهش تعداد داوطلبان کنکور، کمتر شود.
برچسبها:
افزایش قدرت حافظه و یادگیری کودکان با ورزش های هوازی
قدرت حافظه و یادگیری کودکان با ورزش های هوازی افزایش می یابد
بخش خاکستری مغز، مسئول فعالیت های شناختی نظیر حافظه و یادگیری است. اما این نخستین بار است که رابطه آمادگی جسمانی هوازی با بخش سفید مغز کودکان مورد ارزیابی قرار گرفته است.
این تیم پژوهشی از شیوه «تصویربرداری DTI برای بررسی بخش سفیدرنگ مغز این کودکان استفاده کردند. در این شیوه میزان پخش شدن آب در بافت های مختلف مورد بررسی قرار می گیرد. هر قدر میزان پخش شدن آب کمتر باشد، بافت مذکور دارای فیبر بیشتری بوده و فشرده تر است که البته مطلوب تر شمرده می شود.
پژوهشگران به بررسی رابطه عوامل مختلفی نظیر وضعیت اقتصادی و اجتماعی خانواده، زمان بلوغ و نیز بررسی وجود ناتوانایی های یادگیری و یا بیش فعالی با وضعیت قشر سفید مغز آنها پرداختند.
این تیم پژوهشی در حال حاضر در دومین سال از یک پژوهش پنج ساله است تا مشخص شود که شروع یک ورزش هوازی جدید توسط کودکان تا چه حدی می تواند موجب تاثیر مثبت بر روی قشر سفید مغز آنها شود.
مطالعات پیش از این نشان داده بود که فعالیت های کوتاه مدت و بلندمدت، بر سلامت مغز و توانایی های شناختی کودکان تاثیر می گذارد. این یافته جدید در واقع بر شواهد قبلی مبنی بر تاثیر مثبت ورزش و تحرک جسمی بر سلامت مغز می افزاید.
ورزش توانایی کودکان را در حل مسائل ریاضی افزایش میدهد
ورزش توانایی کودکان را در حل مسائل ریاضی افزایش میدهد
همچنین مطالعات نشان داده است که کودکان 9 تا 10 ساله ای که آمادگی هوازی بیشتری دارند قسمت خاکستری مغزشان باریکتر است. باریکتر بودن قسمت خاکستری مغز باعث افزایش توانایی ریاضی در افراد میشود.
در کودکان پروسه باریک شدن قسمت خاکستری مغز به صورت طبیعی انجام میشود. ورزش این پروسه را بهبود میبخشد.
مدیر این تحقیقات میگوید: باریک شدن قسمت خاکستری مغز یک روند طبیعی رشد است و به دلیل شکلگیری مغز اتفاق میافتد. تئوری که این پدیده را توجیه میکند میگوید که قسمت خاکستری مغز باریک میشود تا ارتباطات غیر ضروری از بین برود و ارتباطات مفید مغزی قویتر شود.
مطالعات گذشته نشان داده است که باریک شدن قسمت خاکستری مغز با افزایش قدرت استدلال و مهارتهای فکری همراه است. ما برای اولین بار نشان دادیم که آمادگی هوازی میتواند در باریک شدن قسمت خاکستری مغز نقش داشته باشد. در واقع ما دریافتیم که کودکان 9 تا 10 ساله ای که آمادگی هوازی بیشتری دارند، ضخامت قسمت خاکستری مغزشان کمتر است.
در این مطالعات 48 کودک مورد بررسی قرار گرفتند. از همه این افراد تستی برای اندازهگیری آمادگی هوازی گرفته شد. نیمی از این کودکان 70 درصد یا بیشتر آمادگی هوازی داشتند و نیمی از این کودکان 30 درصد یا کمتر آمادگی هوازی داشتند. محققان با کمک MRI از مغز این کودکان عکس برداری کردند و توانایی ریاضی آنها را سنجیدند.
محققان به اختلاف بین توانایی ریاضی و ساختار مغزی این کودکان پی بردند. به طور کلی باریک تر بودن قسمت خاکستری مغز با کارایی بهتر ریاضی همراه است.
مدیر این تحقیقات افزود: در بعضی مدارس از میزان ساعتهای ورزش گرفته میشود و این زمان صرف درسهای دیگری میشود. به همین ترتیب میزان بیتحرکی کودکان افزایش می یابد. ما نیاز داریم تا میزان فعالیت فیزیکی کودکان را افزایش دهیم. مدارس بهترین مکان برای افزایش انگیزه ورزشی کودکان هستند.
برچسبها:
چرا بچه های امروز کمتر شاد هستند؟
بچه های قدیم بچه های شادی بودند، گواه این مدعا خود شمایید.
بچه های امروز با هر تلنگری می شکنند و شادی هایشان به سادگی جای خود را به افسردگی و اضطراب می دهند. بچه های قدیم بچه های شادی بودند، گواه این مدعا خود شمایید. اما بچه های امروز در کجای روزگار سیر می کنند؟
دوران کودکی پر خاطره ترین و زیباترین دوران زندگی است. دورانی است که هر چند ساله که باشید باز هم بد جور دلتان می خواهد به آن روزها برگردید و به بازیهایش، به همبازیهایش، به فیلمها و کارتونهای بی تکلفش، به خوراکی های خوشمزه اش و به شیطنت هایش فکر کنید. خلاصه دل تان لک می زند برای شادی های آن روزهایش و همه کار می کنید تا بلکه به نحوی دوباره آن شادی ها را در خودتان زنده کنید. اما انگار آن شادی ها مخصوص آن روزها بودند و بس.
امکاناتی که شادی نمی آورد
شاید شما هم مانند من دلتان از این قضیه بگیرد اما وقتی به آن روزهای خودتان فکر می کنید و آن را با این روزهای کودکان مقایسه می کنید، می بینید روز و شب شان شده تلویزیون، تبلت ، انواع و اقسام کلاس های درسی و غیر درسی، کلاس ورزش و وزن کم کردن، به خودتان می گویید «اگر به جای بچه های این زمانه بودم چه؟». واقعیت این است که بچه های امروز با اینکه در مقایسه با گذشته از امکانات بیشتری برخوردارند اما به اندازه بچه های دیروز شاد و سر زنده نیستند. فکر می کنید چرا؟
ائتلاف پنهان والدین و تلویزیون
پدر و مادرها در گذشته رابطه خوبی با قصه گفتن و درست کردن سرگرمی های مفید و مفرح برای بچه هایشان داشتند. اما پدر و مادرهای امروزی با اینکه با سواد ترند، آنقدر ها وقت و یا حوصله ندارند، در نتیجه تا صدای کودک در می آید، دکمه تلویزیون را می زنند و سراغ کارهای خودشان می روند. ای کاش لااقل شبکه های مخصوص کودکان را برای آنها روشن می گذاشتند، از آنجا که تبلیغات تلویزیونی جزء شادترین، رنگارنگ ترین و موزیکال ترین بخش ها هستند و در کمترین زمان بیشترین تنوع رنگ و آهنگ را به نمایش می گذارند و به همین دلیل مورد توجه بیشتر بچه ها قرار می گیرند، متأسفانه به دنبال یافتن تبلیغات مدام کانال عوض می کنند.
این جریان تا بزرگ تر شدن کودک ادامه پیدا می کند، تا جایی که دیگر کودک خودش برای تماشای فلان کالای تبلیغی کنترل تلویزیون را به دست می گیرد. تحفه نامیمون این ائتلاف ناخودآگاه، شکل گرفتن این تصور در کودک است که «فلان بچه در فلان تبلیغ ، شاد و سر حال بود چون فلان چیز را در دست داشت». به عبارت دیگر بچه از تماشای این برنامه ها یاد می گیرد که فکر کند که برای شاد بودن و آرامش داشتن باید چیزهایی داشت، باید کارهایی کرد که در نگاه دیگران خوب به نظر رسید، باید تأیید دیگران را جلب کرد، خلاصه این که باید شادی را در جایی بیرون از خود جستجو کرد. مسلم است کودکی که منابع شادی بخش خود را در بیرون از خود می جوید با فراهم نشدن هر کدام از این منابع به هم می ریزد و دچار اضطراب و افسردگی می شود.
دوران کودکی پر خاطره ترین و زیباترین دوران زندگی است.
نچشیدن طعم حمایت همسالان
قدیم تر ها هر خانواده ای دست کم سه چهار تا بچه قد و نیم قد داشت، و در هر کوچه ای چند تا بچه هم سن و سال بودند که هر روز خانه یکی جمع می شدند و چند ساعتی با هم بازی می کردند. آن موقع ها اگر بچه ای مثلاً زمین می خورد حتی اگر رقیب بقیه هم بود، دیگران دستش را می گرفتند، اشکهایش را پاک می کردند، او را قلمدوش خود می کردند و تا رسیدن به خانه و آغوش گرم مادر مشایعت می نمودند. بچه های حالا مزه این حمایتها را درک نمی کنند، چون آن را کمتر چشیده اند. آخر طفلکی ها در هر خانواده یکی دو تا بیشتر نیستند آن هم با چنان فاصله سنی که یکی برای دیگری والدی گری می کند، همسایه ها هم مثل قبل ها نیستند. دیگر پاتوقی برای جمع شدن بچه های کوچه وجود ندارد و بچه ها آنقدر همدیگر را نمی شناسند که بخواهند عصای زمین خوردنهای همدیگر شوند.
فقط شما که طعم حمایت های همسالان تان را چشیده اید درک می کنید که چقدر حال آدم از این وضعیت خوب می شود!
بازیهای کودکی گم شده اند
بچگی کردن با بازی معنا پیدا می کند. بچه های قدیم با همسالان خود بازی می کردند آن هم با هر کس که دوستش می داشتند، هیچ اجباری در انتخاب همبازی و بازی وجود نداشت، یک آزادی ایمن بر بازیهای بچه ها حکمفرما بود، والدین و بزرگترها دورا دور حواسشان به بچه ها بود اما تا زمان اضطرار وارد بازی آنها نمی شدند و دخالتی نمی کردند.
به همین دلیل بچه در بازی یاد می گرفت که علایق فردیشان را بشناسد، بر مبنای علایق درونی شان عمل کند، مشکلاتشان را خودشان حل کند، زندگی خود را کنترل کند و سعی کند همه این ها را در یاد بسپارد. مسلماً این بچه اگر زمین می خورد، به پای روزگار و شانس نمی گذاشت، بلکه به حساب کجی قدم خودش می گذاشت و با تصمیم برای صاف کردن این کجی به طور خود جوش از جا بلند می شد و دویدن را از سر می گرفت.
اما بچه های حالا که نه در مدرسه در انتخاب بازیها و همبازیهایشان آزادی چندانی دارند و نه در خانه می توانند بدون دخالت و نظارت مستقیم والدین قدم از قدم بردارند، نقطه مقابل این موضوع را یاد می گیرند. آنها می آموزند که بدون کنترل دیگران از پس یک بازی هم بر نمی آیند، در نتیجه دنیا را جای نا امنی می بینند که هیچ کنترلی بر اتفاقات آن ندارند.
برچسبها:
خوراکی های سنتی برای پیشگیری از آلزایمر
خوراکی های سنتی برای پیشگیری از آلزایمر
بیماری آلزایمر بهعنوان یکی از پیچیدهترین بیماریهای مغزی ازجمله عارضههایی است که از دوران میانسالی به بعد و بهویژه در دوران سالمندی گریبان بسیاری از افراد را میگیرد؛ بیماریای که با تخریب سلولهای مغز، فرد را دچار مشکلات پیچیدهای میکند.
صرفنظر از توصیههای پزشكان برای در امان ماندن از عوارض آلزایمر و حتی پیشگیری از آن طب سنتی از دیر باز توصیههای مختلفی داشته است.
در طب سنتی یكی از علل فراموشی، سردی مغز محسوب میشود كه به همینخاطر توصیه طب سنتی علاوه بر گرم نگه داشتن سر و استفاده از كلاههای پشمی، اجتناب و پرهیز از مصرف خوراكهایی با طبع سرد است.
مصرف ارده با شیره انگور و خرما بهعنوان یك خوردنی بسیار مقوی با طبع گرم در وعده صبحانه ازجمله توصیههای طب سنتی برای پیشگیری از آلزایمر است. توصیه میشود بهمدت 4 تا 8 ماه، در هفته 5 مرتبه از این مخلوط گرم و مقوی استفاده شود. مصرف روزانه مغزهای خام گردو، پسته و فندق و بادام درختی بهعنوان تنقلات روزانه علاوه بر جلوگیری از افزایش كلسترول در این زمینه نیز توصیه شده است.
خوردن فسنجانی كه از تركیب مساوی بادام و گردو تهیه شود هفتهای 3مرتبه و خوردن روزانه 40عدد مویز نیز از دیگر پیشنهادهای طب سنتی در مقابله با آلزایمر است. از دیگر توصیههای طب سنتی در این زمینه استشمام مداوم عطرهای گرم مانند عطر یاس و نرگس و همینطور گلاب اصل است. مصرف روزانه 2 استكان شربت عسل نیز مؤثر تشخیص داده میشود.
برچسبها: